ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دستورات مهم روحانی به سرپرست وزارت صمت
خودرو با قیمت منطقی به دست مصرف کننده برسد
رئیس جمهوری در گفتوگو با سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت، دستور داد با انتخاب نیروهای دلسوز، متخصص، با تجربه و جوان، تلاش خود را بر مدیریت بازار و تأمین کالاهای اساسی، ساماندهی قیمت خودرو، جهش تولید، کمک به توسعه صادرات غیرنفتی و بهبود فضای کسب و کار متمرکز کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی روز جمعه در گفتوگو با مهندس حسین مدرس خیابانی اظهار داشت: کنترل بازار و حمایت از مصرف کننده و ایجاد آرامش در فضای کسب و کار و مسیر شفاف میان تولید کنندگان و مصرف کنندگان، مطالبات منطقی مردم، صاحبان کسب و کار و دولت است که ضروری است به جدیت در تحقق این اهداف اهتمام داشته باشید.
روحانی با اشاره به ضرورت برنامهریزی دقیق در مدیریت بازار برای تأمین کالاهای ضروری مردم افزود: رصد دائمی بازار در جهت تأمین کالاهای اساسی و ضروری مردم و کنترل عرضه و تقاضا قطعاً نقش اساسی در مدیریت قیمتها خواهد داشت. همچنین باید در جهت رفع دغدغه تولیدکنندگان و صاحبان کارخانهها در تأمین مواد اولیه به جدیت تلاش کرد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه برای تسریع در تحقق موارد ذکر شده در حکم سرپرستی باید برنامهریزی دقیق انجام گیرد، به موضوع نابسامانی در بازار خودرو اشاره کرد و گفت: در همین راستا طبق یک برنامهریزی روشن و شفاف که هم برای تولید کنندگان خودرو و هم برای مردم کاملاً آشکار و مشخص باشد، باید با حذف فضای دلالی و واسطه گری، خودرو با قیمت منطقی از تولید کننده به دست مصرف کننده برسد. این مسیر باید به گونهای طراحی شود که به حذف نقش آفرینی کاذب واسطهها و دلالان در تعیین قیمت خودرو و ارجحیت یافتن منفعت مردم و تولیدکنندگان خودرو منجر شود و قطعاً تحقق این موضوع عمل به مصوبه ستاد اقتصادی دولت خواهد بود.
روحانی تأکید کرد: به هیچ وجه از سوی مردم و مسئولان قابل تحمل نخواهد بود که با جهشهای غیرمنطقی و کاذب در بازار خودرو، خودروهای تولیدی کشوربا قیمتی گزاف به دست مردم برسد.
رئیس جمهوری در بخش دیگری از این گفتوگو به اهمیت برنامهریزی برای بهرهگیری مناسبتر از معادن کشور اشاره کرد و گفت: باید با تدوین یک برنامه یکدست و روشن فعالیت معادن در اختیار کسانی قرار گیرد که با تلاش خود، سهم معادن را در اقتصاد کشور ارتقا ببخشند و کشور را به جمع کشورهای تأثیرگذار در حوزه معادن برسانند.
روحانی دیروز همچنین در تماس تلفنی با وزیر بهداشت با اشاره به رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی ملت فهیم، بزرگ و نجیب ایران در مراسم احیای شبهای قدر، گفت: باید از روحانیت معظم و متولیان اماکن مذهبی تقدیر و سپاسگزاری کنیم. این رفتار هوشمندانه، دقیق و مسئولانه مردم، متولیان امر را امیدوار میکند که بتوانند انشاءالله با سفید شدن شهرهای زیارتی با حفظ شرایط و پروتکلهای بهداشتی، سریعتر در بازگشایی بقاع متبرکه و حرمهای شریف اقدام کنند. سعید نمکی هم در گزارش خود به رئیس جمهوری، به تداوم روند کاهشی شیوع بیماری کرونا در کشور اشاره و اظهار کرد: در مسیر گذر از مدیریت شیوع به کنترل شیوع بیماری هستیم و امیدواریم با تداوم رعایت دقیق دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم و رعایت فاصلهگذاری هوشمند اجتماعی، بزودی به مرحله مهار ویروس برسیم.
بهبود زندگی مردم و تقویت امید به آینده
روز پنجشنبه جلسات ستاد هماهنگی اقتصادی دولت و کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا با ریاست حسن روحانی، رئیس جمهوری برگزار شد. در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت چگونگی تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم و مدیریت عرضه و تقاضا در سال 99 بررسی شد. روحانی در این جلسه پس از دریافت گزارش سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت با تأکید بر ضرورت مدیریت عرضه و تقاضا و تأمین بهنگام کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، استفاده از روشهای متنوع برای گسترش صادرات و واردات مورد نیاز و بهکارگیری ارز حاصل از صادرات برای تأمین نیازهای تولیدی کشور را از مقامات مسئول خواستار شد. رئیس جمهوری تأکید کرد: هدف همه تلاشها باید بهبود وضع اقتصاد و زندگی مردم و تقویت امید به آینده باشد. در این جلسه همچنین وزیر امور خارجه از اقدامات این وزارتخانه در چارچوب دیپلماسی اقتصادی و پیشرفتهای انجام شده با طرفهای تجاری از جمله هماهنگی و همکاری با کشورهای همسایه گزارش داد. رئیس بانک مرکزی نیز در ادامه این جلسه از چگونگی تأمین ارز مورد نیاز بخشهای صنعتی و مواد اولیه بخش تولید و کالاهای اساسی گزارشی به اطلاع اعضای ستاد رساند.
اهمیت زنده نگه داشتن روز قدس
رئیس جمهوری همچنین روز پنجشنبه در جلسه کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا، با استناد به گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و ستاد ملی مقابله با کرونا، از همکاری خوب و صمیمانه مردم در رعایت تمام دستورالعملهای بهداشتی و مراقبتی قدردانی کرد و گفت: گروههای ناظر از جمله مسئولان مساجد و بسیج برای راهنمایی مردم و اجرای این دستورالعملها کمکهای شایانی کردند. رئیس جمهوری با اشاره به اهمیت و ضرورت زنده نگه داشتن روز جهانی قدس به بررسیهای انجام شده توسط مسئولان کمیتههای امنیتی و اجتماعی اشاره کرد و گفت: در عین حال که این روز در محکومیت رژیم اشغالگر قدس و حمایت از فلسطین مظلوم اهمیت دارد، رعایت دستورالعملهای بهداشتی و مراقبتی نیز ضروری است که البته این موضوع نیز به وضعیت شهرهای مختلف و نسبت به میزان کنترل بیماری کرونا بستگی دارد.
روحانی وظیفه رسانهها و دستگاههای تبلیغی را در این زمینه بیشتر و سنگینتر خواند و تصریح کرد: باید نسبت به سالهای گذشته با استفاده از شیوههای متنوع و تأثیرگذارتر در مسیر محکومیت رژیم اشغالگر صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین گام برداشت. رئیس جمهوری همچنین به بررسی چگونگی و شرایط برگزاری نماز عید سعید فطر در کمیتههای امنیتی و اجتماعی اشاره کرد و گفت: با توجه به اهمیت بسیار زیاد این مراسم باشکوه معنوی، مشورت و رایزنیهایی با مسئولان مربوطه انجام شده و پیشنهادهای ارائه شده در این زمینه در جلسه روز شنبه ستاد ملی مقابله با کرونا بحث و بررسی خواهد شد تا بتوانیم در شهرهای سفید و زرد و با حفظ شرایط و دستورالعملهای بهداشتی نماز عید برگزار شود.
روحانی همچنین به بازفعالیت و بازگشایی بقاع متبرکه اشاره کرد و اظهار داشت: این موضوع در کمیته امنیتی و اجتماعی در هفتههای اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. مشورتهایی با متولیان حرمهای مطهر انجام گرفته و آنان شرایط و مراحلی را به همراه دستورالعملهای خاص، تدوین و تاریخ آن را نیز مشخص کردهاند که پس از تصویب در جلسه آینده ستاد مقابله با کرونا اعلام خواهد شد.
گفتوگو با احسان حدادی، نایب قهرمان پرتاب دیسک المپیک لندن که کرونا را شکست داد
کرونا پایان زندگی حرفهای هیچ ورزشکاری نیست
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
ویروس کرونا کل دنیا را با چالشی جدی مواجه کرده و این موضوع در ورزش هم به وجود آمد و موجب شد تا المپیک 2020 توکیو یکسال به تعویق بیفتد. فراتر از آن برخی از ورزشکاران داخلی و خارجی هم به این ویروس مبتلا شدند که یکی از این ورزشکاران احسان حدادی، نایب قهرمان پرتاب دیسک کشورمان در المپیک 2012 لندن بود.
او جزو مشهورترین ورزشکارانی است که در داخل کشور به کرونا مبتلا شد و در حال حاضر مشغول برگزاری تمرینات خود برای رسیدن به مرز آمادگی در جزیره کیش است. در روزهای گذشته صحبتهایی مطرح شد مبنی بر اینکه ابتلای ورزشکاران به کرونا پایان زندگی حرفهای آنهاست؛ موضوعی که شاید حدادی به دلیل ابتلا به این ویروس و پشت سر گذاشتن آن، بتواند پاسخ دقیقتری دربارهاش بدهد.
احسان حدادی، دارنده مدال نقره پرتاب دیسک المپیک 2012 لندن درخصوص ابتلا به ویروس کرونا صحبتهای خود را با خبرنگار «ایران» این گونه آغاز کرد: «روزهای نخست سال نو بود که متوجه شدم دچار کرونا شدهام و بلافاصله کارهای درمانی را آغاز کردم. نه به عنوان یک دکتر بلکه به عنوان ورزشکاری که دچار این ویروس میشود، میتوانم در مورد صحبتهایی که شده، نظر بدهم. از نظر من صحبتهایی که میشود صحت ندارد و کرونا پایان زندگی حرفهای هیچ ورزشکاری نیست.»
او در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر شرایط بدنیاش چه تفاوتی با شرایط پیش از ابتلا به کرونا دارد، گفت: «الحمدلله شرایط بدنیام خوب است و تفاوتی با روزهای پیش از ابتلا به کرونا ندارم. مهمترین و ترسناکترین موضوع برای فرد مبتلا به کرونا، احساس خفگی و پس از آن کاهش ضربان قلب است. احساس خفگی بعد از مداوا کاملاً برطرف میشود و کاهش ضربان قلب را هم میتوان با تمرینات هوازی برطرف کرد. با آغاز تمرینات، ضربان قلبم هر روز توسط پزشکان چک میشود. البته ورزشکاران را نمیتوان با کسی مقایسه کرد. ورزشکاران سختیهای زیادی میکشند و با وجود این با همه چیز میجنگند. کسی که مدال المپیک را میگیرد، قطعاً میتواند کرونا را هم شکست دهد.»
این پرتابگر کشورمان با اشاره به این موضوع که کرونا اصلاً شوخی نیست، افزود: «هرکسی میتواند با این بیماری درگیر شود و فکر نکنید که کرونا از شما دور است و به هیچ وجه شما درگیر این ویروس نخواهید شد به این دلیل باید توصیههای بهداشتی را جدی بگیرید. حالی را تجربه کردم که با وجود انجام چندین عمل جراحی و توانایی بدنیای که دارم، تجربه نکرده بودم. 12 روز قرنطینه بودم و هیچ جایی نمیرفتم و تنها روی تختم دراز کشیده بودم. برخی مواقع از جایم بلند میشدم، زانوهایم خالی میکرد و زانوهایم توان تحمل وزنم را نداشت.»
حدادی ادامه داد: «یک بار احساس خفگی کردم و ترسیدم اما هیچ موقع ناامید نشدم و همیشه به خودم میگفتم که خیلی زود خوب میشوم. میدانستم بزودی کرونا را شکست میدهم. البته من تنها نبودم و پدرم هم درگیر این ویروس بود و به او هم میگفتم که هرچه زودتر خوب میشویم. هیچ کاری نشد ندارد. در حال حاضر ریهام مشکلی ندارد و میتوانم تمرینات حرفهای ام را بزودی آغاز کنم و به شرایط نرمال بازگردم قطعاً چند روز دیگر حالم همانند روزهای پیش از ابتلا به کرونا خواهد شد.»
او با اشاره به این موضوع که تا به حال 8 جراحی سنگین انجام داده، اظهار داشت: «جراحیهایم را در کشور آلمان بدون هیچ مراقبتی پشت سر گذاشتم. بعد از المپیک پکن 2008 مصدوم شدم و خیلیها معتقد بودند که حدادی دیگر برنمیگردد اما من آن مصدومیت را پشت سر گذاشتم و توانستم پس از آن مدال المپیک بگیرم. به چشم دیدم که ورزشکاران با وجود مصدومیتها و بیماریهای سنگین تر از کرونا بار دیگر به میادین بازگشتند.»
این پرتابگر کشورمان در پاسخ به این سؤال که تعویق المپیک به سودش شده است، بیان داشت: «به سود که نمیتوان گفت چرا که ورزشکار برای هر مسابقهای برنامه خاص خود را دارد و من هم برای المپیک توکیو برنامه داشتم و تمرین کردم. جدا از اینکه من دچار بیماری کرونا شدم و شاید تعویق المپیک توکیو به سود من باشد اما برای ورزشکاران دیگر این گونه نیست و آنها برای حضور در المپیک در آن زمان مشخص برنامهریزی کرده بودند و قطعاً به سودشان نیست.»
حدادی در پاسخ به این سؤال که آیا پرتابگران دیگری هم به این ویروس مبتلا شدهاند، افزود: «دوستانم در اتریش و امریکا به این ویروس مبتلا شدند و همه مشکلات ابتلا به کرونا را پشت سر گذاشتند و در حال حاضر شرایط شان خوب است. کرونا تنها مختص کشور ما نیست و کل دنیا را تحت تأثیر قرار داده و باید همه کمک کنند تا این روزها را پشت سر بگذاریم و کرونا را شکست دهیم.»
او در پایان توصیهای به مردم داشت: «از مردم میخواهم که توصیههای بهداشتی را جدی بگیرند و به آن عمل کنند. از کسانی که به این بیماری مبتلا شدند هم میخواهم که روحیه خود را از دست ندهند و با این بیماری بجنگند. ما انسان هستیم و هرکاری از دستمان برمیآید. ترس دشمن اصلی شما در مواجهه با این بیماری است. اگر بترسید، نمیتوانید بر این بیماری غلبه کنید. از مردم عزیزم میخواهم که با رعایت کردن و عدم حضور غیرضروری در محیطهای شلوغ به پایان این روند سرعت ببخشند.»
همزمان با روز جهانی ارتباطات مورد بررسی قرار گرفت
میدانداری مجازیها در دوره کرونا
گزارش «ایران» از مشکلات و چالش های استار تاپها
5 و 13
قرآن به سر با عزاداریهای آنلاین
گروه اجتماعی/ برگزاری مراسم شبهای قدر، امسال بهدلیل شیوع ویروس کرونا حال و هوای متفاوتی بهخود گرفته است. ماه مبارک رمضان برای همه مسلمانان ویژگی خاصی دارد اما امسال بهدلیل شیوع ویروس کرونا اغلب مؤمنان و روزه داران ناچار بودند در منازل خود بمانند و مراسم شب قدر خود را در شرایط قرنطینه سپری کنند و از حضور در اماکن متبرکه و زیارتی برای برگزاری مراسم احیا در کنار دیگر مسلمانان محروم بودند. با وجود آنکه ستاد ملی مقابله با کرونا دستورالعملهای ویژهای را برای رعایت نکات بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی برای بازگشایی مساجد تدوین و مصوب کرد اما همچنان اماکن زیارتی و متبرکه از جمله حرمهای مطهر امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) و مسجد جمکران و حضرت شاه عبدالعظیم تعطیل هستند. با این حال امسال برنامههای دعا و قرائت قرآن در حرمهای مطهر حال و هوای دیگری داشت.شکل و نحوه اجرای بسیاری از مراسم شبهای قدر که در طول سالهای متمادی به سنتهای ثابتی تبدیل شده بود، متفاوت برگزار شد. شیوع ویروس کرونا و توصیه به در خانه ماندن باعث شد خانوادهها مراسم مذهبی این روزها را در خانه و پای صدا و تصویر شبکههای اجتماعی، رادیویی و تلویزیونی برگزار کنند. مردم بهدلیل رعایت فاصلهگذاری اجتماعی به شکل آنلاین و از طریق شبکههای اجتماعی پای سخنرانیهای مذهبی و نوای دعای جوشن کبیر نشستند و مراسم احیا را به جا آوردند. این ویژه برنامهها بهمنظور پیشگیری از شیوع کرونا و صیانت از شهروندان، بدون حضور زائر و بهصورت آنلاین پخش شد و مؤمنان قرائت قرآن، سخنرانهای مذهبی و قرائت دعا را از اماکن متبرکه و زیارتی برای اولین بار به شکل آنلاین و در خانههایشان تجربه کردند، بدون آنکه نگران فاصله یک و نیم متری باشند یا ماسک و دستکش بپوشند. این برای نخستین بار است که ایرانیان مراسم شب احیا و بیست و یکم ماه رمضان را بهصورت غیرحضوری و از طریق شبکههای اجتماعی با اماکن متبرکه ارتباط برقرار کردند و در فضایی معنوی و روحانی و با تقرب به درگاه الهی و راز و نیاز، آمرزش گناهان شان را طلب کردند. در مراسم مجازی دست اندرکاران و تهیهکنندگان برنامههای مذهبی برای مخاطبانشان ویژه برنامههایی را از حرم مطهر امام رضا(ع) و دیگر اماکن متبرک تدارک دیدند که دهها هزار بیننده از طریق فضای مجازی با این ویژه برنامهها همراه و نخستین شب قدر را به دعا و مناجات پرداختند و در سحرگاه این شبهای ماه مبارک به زیر سایه قرآن پناه بردند و آیین قرآن بر سر را به جای آوردند و جلوههایی از عبودیت خود به درگاه حق تعالی را به نمایش گذاشتند. مردم شب زنده دار با وجود تمام محدودیتهایی که برای برگزاری مراسم شبهای قدر داشتند اما امسال از عمق جان عزاداری کردند و برای ریشه کن شدن ویروس کرونا همه دست به دعا برداشتند و از خداوند طلب کردند تا شر ویروس کرونا را از سر تمام مردم جهان کم کند. در این میان البته به منظور حفظ فاصلهگذاری فیزیکی مراسم عزاداری شب احیا در دومین شب قدر در برخی شهرها با حضور مردم در داخل خودروها و به سبک سینما ماشین برگزار شد.
گزارش« ایران» از آغاز به کار مدارس کشور با رعایت پروتکل های بهداشتی
بازگشایی مدارس برای رفع اشکال
براساس تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا تمامی مدارس در همه مقاطع تحصیلی در سراسر کشور از امروز به مدت یک ماه به صورت داوطلبانه با رعایت پروتکلهای بهداشتی باز میشوند. رئیس جمهوری به وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان و وزارت کشور مأموریت داد تا در مناطقی که مناطق کمخطر یا سفید نامیده شده موضوع بازگشایی مدارس را در دستور کار خود قرار دهند. البته حسن روحانی درباره این بازگشایی تأکید کرد که این بازگشایی صرفاً برای رفع اشکالات دانشآموزان انجام میگیرد و حضور دانشآموزان در مدارس اجباری نیست.
موضوعی که البته از سوی وزیر آموزش و پرورش هم در هفته گذشته بارها تکرار شده است: «مدیران، معلمان و کادر مدارس در ساعات مورد نیاز در مدرسه حضور دارند و دانشآموزان در دروسی که ابهام دارند، برای رفع اشکال مراجعه میکنند تا قبل از امتحانات اشکالات برطرف شود.» این صحبتها و تأکیدات مسئولان کشور در پاسخ به خانوادههایی است که نگران سلامتی دانشآموزانشان هستند. بسیاری از خانوادهها عنوان کردند که اگر دانشآموزان قرار است از امروز در مدارس حاضر باشند مدیران مدارس چگونه میتوانند فاصلهگذاری اجتماعی را در کلاس درس انجام دهند و آیا آنها میتوانند هر روز کلاسهای درس را ضدعفونی کنند. موضوع مهمتر برای خانوادهها نحوه رفت و آمد دانشآموزانشان به مدرسه است. برخی از دانشآموزان از سرویس مدرسه استفاده میکنند. در پاسخ به این نگرانی خانوادهها، خبرنگار «ایران» به چند مدرسه در شهر تهران رفته است.
بر اساس مشاهدات میدانی خبرنگار ما، مدارس تقریباً آماده حضور دانشآموزان هستند، برخی از مدارس در هفته گذشته ضدعفونی کردن کلاسهای درس را انجام دادهاند بیشتر مدارس مشکلی برای ضدعفونی کردن کلاسها نداشتند اما این روند را کمی سخت توصیف کردهاند، با این حال مشکل اصلی مدیران مدارس فاصلهگذاری اجتماعی دانشآموزان است. یکی از مدیران مدارس در منطقه فرحزاد میگوید: ما چند دوره کلاسهای درس را ضدعفونی کردیم هم اکنون آمادگی کامل برای حضور دانشآموزان را داریم و فکر میکنم که تعداد دانشآموزانی که به مدرسه میآیند بسیار کم است. اعلام هم کردیم دانشآموزانی که مشکل و ابهام درسی دارند، با خانوادههایشان در مدرسه حاضر شوند و بعد از اینکه مشکلات درسیشان حل شد، مدرسه را ترک کنند. ما کلاسها را آماده کردیم و به معلمها هم پروتکلهای بهداشتی را ابلاغ کردیم تا سر کلاس درس و رفع اشکال به دانشآموزان یاد دهند که چگونه از خودشان مراقبت کنند، با این حال مسأله اصلی فاصله گذاری اجتماعی سر کلاس است. دانشآموزان با یکدیگر ارتباط میگیرند و البته کلاسهای درس تراکم دانشآموزی بالای ٣٠ نفر را دارد ما هنوز نمیدانیم چه تعدادی مراجعه میکنند برای همین تصمیمی درباره چگونگی برگزاری کلاسهای رفع اشکال نگرفتیم. البته قرار بود که ماسک و دستکش هم در اختیار مدارس قرار گیرد. از او درباره ضدعفونی کردن میپرسم اینکه آیا توان ضدعفونی کردن هر روز مدرسه را دارند، میگوید: کلاسها چندین بار از سوی سرایدار مدرسه ضدعفونی شد ما به مدیران منطقه هم اعلام کردیم که باید هر روز مدرسه ضدعفونی شود و نیروی لازم برای این کار را نداریم البته آموزش و پرورش قول همکاری داده است اما باید کلاسها تشکیل شود تا ببینم نحوه استقبال دانشآموزان چگونه است. برخی از مدیران مدارس هم بر این باورند که کتاب درسی دانشآموز تمام شده و در پایه ابتدایی امتحان هم گرفته شده است، این یعنی خانوادهای دانشآموزش را حتی برای رفع اشکال هم به مدرسه نمیفرستد. یکی از مدیران مدرسه در منطقه مرکز شمال شهر در این باره میگوید: این تصمیم فقط برای رفع اشکال در مناطقی است که دانشآموزان دسترسی به شبکه شاد یا اینترنت را نداشتند. در کلانشهرها همه از طریق آموزش مجازی درس را فرا گرفتهاند. با این حال درهای مدارس برای دانشآموزان باز است، معلمان سر کلاس درس هستند و برنامه هم مثل سال تحصیلی در کلاسها ارائه میشود. فقط ما مشکل ضد عفونی کردن هر روز را داریم مدرسه دستگاه استریل را ندارد. این دستگاه حدود 350 هزار تومان است. فکر نمیکنم بتوانیم هر روز کلاس درس را ضدعفونی کنیم چرا که بودجه این کار را نداریم. هزینه یکبار ضد عفونی کردن مدرسه 300 هزار تومان است حالا شما دقت کنید ما هر روز باید مدرسه را ضدعفونی کنیم.
مواد ضدعفونی کننده در اختیار مدارس
«نیرویی برای ضدعفونیکردن مدارس نداریم. سرایدار مدرسه وایتکس و آب را به عنوان ضدعفونی کننده استفاده کرد. آموزش وپروش منطقه هم باید نیرو اختصاص دهد و هم تجهیزاتی برای ضدعفونی کردن مدارس.» اینها بخشی از حرفهای مدیران مدارس برای اجرای پروتکل بهداشتی است. معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش درباره پروتکلهای بهداشتی به خبرنگار «ایران» میگوید: تمام پروتکلهای بهداشتی را تهیه کردیم و به مناطق آموزش و پرورش هم ابلاغ شده است. مسائلی که دانشآموزان و همکاران فرهنگی باید رعایت کنند و همچنین تمهیداتی که باید مدیران مدارس نسبت به کنترل بهداشت محیطی و فضای فیزیکی مدرسه فراهم کنند را در پروتکلهای بهداشتی آوردیم. سلامت دانشآموزان برای ما اهمیت دارد. ما مواد ضدعفونی کننده را در اختیار مدارس قرار میدهیم. او با اشاره به اینکه حضور دانشآموزان اجباری نیست تأکید میکند: دانشآموزانی که مشکل آموزشی دارند یا میخواهند رفع اشکال کنند میتوانند به مدرسه بیایند. ما طبق مصوبه ستاد موظف هستیم شرایط حضور دانشآموزان را فراهم کنیم. بر اساس تصمیم ستاد تمامی مدارس در همه مقاطع باید دایر باشند و ما هم در تلاش هستم تا سلامت دانشآموزان را در اولویت قرار دهیم. او با اشاره به اینکه حضور و غیاب در مدرسه انجام نمیشود، اظهار میکند: مدارس داوطلبانه میتوانند دانشآموزان را پذیرش کنند. معلمها باید در مدرسه باشند تا اگر دانشآموزی مراجعه کرد، مشکل دانشآموزان را حل کنند. حضور و غیاب برای دانشآموزان انجام نمیشود و این زمان بازگشایی برای رفع اشکال دانشآموزانی است که به اینترنت دسترسی نداشتند یا به هر طریقی امکان استفاده از آموزشهای مجازی را ندارند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
همسانسازی حقوق بازنشستگان/ یک شهروند: بعداز آن همه هیاهو بر سر همسانسازی حقوق بازنشستگان، مبلغی حدود 15 درصد (چیزی حدود 500 هزار تومان) علاوه بر درصد هر سال، افزایش حقوق بوده که با توجه به تورم بالا این مبلغ هیچدردی از بازنشستگان دوا نمیکند!
چقدر خوبیمما / حمید رفیعزاده از تهران: اینروزها دشمنان و دوستان سابق کیروش درباره پاداشهای وی صحبت میکنند. متأسفانه بعضیها کیروش را به دزدی و کلاهبرداری هم متهم کردهاند که بیشتر از سهم خود از فیفا پول گرفته؟! در حالی که معلوم شد طبق قراردادش گرفته. مگه میشه یک سرمربی سرخود و بدون اطلاع مسئولان فدراسیون و بدون سند و قرارداد از فیفا پول بگیرد. چقدر خوبیمما؟!
مسئولان وزارت مسکن مدارک ما را تحویل بگیرید/ آقای کاویان از اصفهان: با شیوع ویروس کرونا، مسئولان وزارت مسکن، ما متقاضیان طرح مسکن ملی را که در مراحل ثبتنام، تأیید شده و قرار بود در اسفندماه، مدارک ما را تحویل بگیرند، فراموش کردند. ما منتظر اعلام تاریخ جدید تحویل مدارک هستیم. لطفاً پیگیری نمایید.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
همسانسازی حقوق بازنشستگان/ یک شهروند: بعداز آن همه هیاهو بر سر همسانسازی حقوق بازنشستگان، مبلغی حدود 15 درصد (چیزی حدود 500 هزار تومان) علاوه بر درصد هر سال، افزایش حقوق بوده که با توجه به تورم بالا این مبلغ هیچدردی از بازنشستگان دوا نمیکند!
چقدر خوبیمما / حمید رفیعزاده از تهران: اینروزها دشمنان و دوستان سابق کیروش درباره پاداشهای وی صحبت میکنند. متأسفانه بعضیها کیروش را به دزدی و کلاهبرداری هم متهم کردهاند که بیشتر از سهم خود از فیفا پول گرفته؟! در حالی که معلوم شد طبق قراردادش گرفته. مگه میشه یک سرمربی سرخود و بدون اطلاع مسئولان فدراسیون و بدون سند و قرارداد از فیفا پول بگیرد. چقدر خوبیمما؟!
مسئولان وزارت مسکن مدارک ما را تحویل بگیرید/ آقای کاویان از اصفهان: با شیوع ویروس کرونا، مسئولان وزارت مسکن، ما متقاضیان طرح مسکن ملی را که در مراحل ثبتنام، تأیید شده و قرار بود در اسفندماه، مدارک ما را تحویل بگیرند، فراموش کردند. ما منتظر اعلام تاریخ جدید تحویل مدارک هستیم. لطفاً پیگیری نمایید.
«ایران» از دلایل رشد قیمت سکه بورسی گزارش میدهد
ردپای «کرونا» درصعود بازار سکه
سیاوش رضایی
مترجم
درحالی که شیوع ویروس «کووید19» بر تمام بخشهای اقتصادی کشور تأثیر گذاشته است، رد پای این ویروس در بازار سکه و طلا نیز قابل مشاهده است.
در ماههای اخیر و همزمان با شیوع ویروس کرونا در ایران، بازار سکه نیز همانند بسیاری از بازارهای دیگر از این همهگیری متأثر شد. در شرایطی که در آبان ماه سال گذشته هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید در کانال قیمتی 4 میلیون تومان قرار داشت، از روز نخست اسفند ماه گذشته وارد کانال 5 میلیون تومان شد و به فاصله چهار روز یعنی در 5 اسفند خود را به کانال 6 میلیون تومانی رساند. با افزایش تدریجی نرخ سکه در روزهای ابتدایی سالجاری نیزهر قطعه سکه در آستانه ورود به 7 میلیون تومان قرار گرفته است. بنابراین همزمان با رونق شدید بازار سهام، سکههای بورسی هم مورد توجه برخی از سرمایهگذاران قرار گرفته است.
چرا سکه افزایشی شد
درخصوص دلایل رشد قیمت سکه و طلا در بازار پای عوامل متعددی در میان است. اولین عاملی که بهصورت سنتی روی بازار سکه و طلا تأثیر دارد نرخ ارز است که در ماههای اخیر با رشد قابل توجهی همراه بوده است بهطوری که هماکنون هر دلار امریکا در میانه کانال 17 هزار تومان قرار گرفته که نسبت به اوایل اسفند گذشته رشد بیش از 2 هزار تومانی نشان میدهد. بنابراین صعودی بودن نرخ ارز یکی از عواملی است که به تقویت قیمتها در بازار سکه و طلا منجر شده است.
علاوه براین افزایش تورم انتظاری در کشورعامل دیگری است که بخشی از سرمایه گذاریها را به سمت این بازار هدایت کرده است. این درحالی است که برخی از کارشناسان بازار نقد مهمترین دلیل رشد قیمت در بازار نقدی سکه را افزایش قیمت گواهیهای سپرده سکه در بورس کالا و بازار سرمایه میدانند. حال این پرسش مطرح میشود که چه دلایلی به رشد قیمت سکههای بورسی منجر شده است.
براساس آمارهای موجود قیمت گواهی سپرده سکه در بورس که در آبان ماه سال گذشته در کانال 4 میلیون تومان بود از اواخر دی ماه سال گذشته وارد کانال 5 میلیون تومان شد و از ابتدای اسفند پارسال به کانال 6 میلیون تومان و هماکنون نیز در کانال 7 میلیون تومان قرار گرفته است.
رد پای کرونا در رشد قیمت سکه بورسی
در همین زمینه حسن کاظمزاده کارشناس بازارآتی و گواهی سکه در گفتوگو با «ایران» درخصوص دلایل رشد قیمت گواهی سپرده سکه در بورس گفت: یکی از دلایلی که به رشد قیمتها دراین بازار کمک کرد افزایش تورم انتظاری در جامعه بود که باعث شد تا بخشی از نقدینگی به بازار سکه سرازیر شود.
به گفته وی همانگونه که در ماههای اخیر بازار سهام و حتی ارز مأمنی برای سرمایهگذاری شده است، برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند که برای کاهش ریسک سرمایهگذاری خود بخشی از نقدینگی خود را در بازار طلا سرمایهگذاری کنند. وی در ادامه با اشاره به اینکه شیوع ویروس کرونا نیز تأثیر بسیار زیادی در تقویت جریان ورود نقدینگی به بازار سکههای بورسی دارد اظهار کرد: در شرایطی که برخی سرمایهگذاران بهدنبال خرید سکه و طلا برای حفظ ارزش دارایی خود یا کسب سود بودند، شیوع ویروس کرونا بازار طلا و سکه نقد را به تعطیلی کشاند و برهمین اساس بهترین راه برای سرمایهگذاری در این بازار از طریق بازار سرمایه بود که نیاز به حضور فیزیکی جدی نیز نداشت. بدین ترتیب تقاضایی که برای سکه وجود داشت در غیاب بازار نقد به بازار بورس هدایت شد.
آیا قیمتها حباب دارد
کاظمزاده در پاسخ به این پرسش که با توجه به رشد بیشتر قیمت گواهی سپرده سکه نسبت به بازار نقد آیا قیمت سکههای بورسی واقعی است؟ گفت: با توجه به اینکه نقدینگی قابل توجهی برای خرید و فروش سکه بورسی درگیر شده است نمیتوان گفت که قیمتها دراین بازار غیرواقعی است چرا که براساس عرضه و تقاضا اتفاق افتاده است.
وی توضیح داد: تا دو ماه پیش قیمت سکه بورسی و بازار نقد یکسان بود، اما بهصورت مقطعی و به دلایلی که اشاره شد میزان تقاضا دراین بازار رشد کرد و باعث افزایش قیمت شده است. این درحالی است که با فعالیت بازار نقد بهطور قطع دوباره بخشی از نقدینگی به بازار سکه نقد بازمی گردد.
بهگفته این کارشناس بهدلیل اینکه بازار سکه نقد بهدلیل کرونا غیرفعال شده بود قیمتها دراین بازار پایینتر است و هماکنون خود را به قیمت سکههای بورسی که واقعیتر است نزدیک میکند.
سکه بورسی شفافتر است
کاظمزاده در ادامه با اشاره به اینکه معاملات در گواهی سپرده سکه شفافتر است گفت: برخی سعی میکنند اینگونه وانمود کنند که قیمت سکههای بورسی غیرواقعی است این درحالی است که بازار سرمایه بهدلیل شفافیت قابلیت اتکای بیشتری دارد ولی در بازار نقد معاملات بهصورت سنتی انجام میشود و شفافیت بازار سرمایه را ندارد. این کارشناس افزود: اگر در بازار گواهی سپرده سکه سفته بازی رخ میداد باید از ماههای قبل که قیمت بازار نقد و بورس یکسان بود این اتفاق میافتاد؛ اما مهمترین دلیلی که رشد قیمتها را سبب شده افزایش میزان تقاضاست که نقدینگی قابل توجهی را به این بازار روانه کرده است.
ساز وکار سکه در بورس
هماکنون تمام معاملات گواهی سپرده سکه و همچنین صندوقهای طلا در بورس کالای ایران صورت میگیرد. گواهی سپرده سکه که قیمت سکه را به 10 واحد تقسیم کردهاند تنها برپایه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید و استاندارد کار میکنند.
براین اساس سرمایهگذارانی که سکه فیزیکی در اختیار دارند میتوانند سکههای خود را به انبار یکی از بانکهای فعال دراین حوزه تحویل دهند و روز بعد گواهی سپرده خود را دریافت کنند که این گواهی در بورس قابلیت معامله دارد. همچنین کسانی که سکه فیزیکی ندارند هم میتوانند با کد بورسی برای خرید گواهیهای سکه که در چند نماد محدود عرضه میشود اقدام کنند و حتی در صورت تمایل سکههای فیزیکی خود را از انبار بانکها تحویل بگیرند. هماکنون دامنه نوسان گواهی سپرده سکه در بورس یک درصد است و براین اساس در هر روز معاملاتی تا یک درصد امکان تغییر دارد. اما صندوقهای طلا به نوعی واسط میان گواهی سپرده سکه و سرمایههای خرد هستند. این صندوقها با تقسیم ارزش صندوق خود به واحدهای خرد که هماکنون از 2 تا 7 هزار تومان در نوسان است قابلیت ورود سرمایهگذاران خرد را فراهم کردهاند. البته پایه این صندوقها نیز تنها بر سکه و گواهی سپرده آن استوار است. درحالی که در گواهی سپرده سکه برای داشتن یک قطعه سکه باید 10 گواهی خریداری شود که نقدینگی بیش از 7 میلیون تومان نیاز دارد در صندوقهای طلا حتی با سرمایههای بسیار کمتر هم میتوان بخشی از یک سکه را صاحب شد.
نگاه
میزان سازگاری با بازار جهانی
یکی از رخدادهای قابل توجه در بازار طلا و سکه ایران در طول حدود دو سال اخیر این است که بازار داخلی رابطه قیمتی خود را با بازار جهانی کاهش داده است. هرچند در فرمول تعیین قیمت سکه از قیمت اونس جهانی طلا استفاده میشود، اما روند حرکتی بازار طلای ایران بیشتر به بازار ارز نگاه میکند. این درحالی است که در گذشته همواره اونس جهانی و دلار دو بال تعیین قیمت طلا و سکه در بازار ایران بود. برهمین اساس درشرایطی که قیمت سکه تمام بهار آزادی طرح جدید درماههای اخیر با شیب تندی صعود کرده است، قیمتها در بازار جهانی تغییر قابل توجهی نداشته است. قیمت هر اونس طلای جهانی در روز گذشته هزار و 731 دلار بود که نسبت به روز کاری قبل 1.3 دلار کاهش نشان میدهد. البته بررسی روند شش ماهه اونس طلا حاکی از رشد قیمت آن است به طوری که درانتهای آبان ماه سال گذشته هر اونس طلا هزار و 470 دلار بود که در ابتدای دی ماه گذشته به هزار و 517 دلار و در انتهای بهمن بههزار و 604 دلار افزایش یافته است. در روزهای پایانی فروردین امسال نیز اونس با نرخ هزار و 718 دلار وارد کانال هزار و 700 دلاری شده است که نقطه اوج آن در شش ماه اخیر هزار و 738 دلار بوده که در 26 فروردین امسال ثبت شده است. حال اگر میزان تغییر قیمت اونس طلا را درمدتی که ویروس کرونا در ایران شیوع پیدا کرده است با تغییر قیمت سکه مقایسه کنیم اختلاف بسیار زیادی را میبینیم. در روز نخست اسفند ماه گذشته بهای اونس هزار و 620 دلار بوده که در روز گذشته به هزار و 731 دلار رسیده و بدین ترتیب دراین مدت اونس 111 دلار معادل 6.8 درصد رشد قیمتی داشته است. اما قیمت سکه تمام بهار آزادی در بازار نقدی در همین بازه زمانی یک میلیون و 576 هزار تومان معادل 29.5 درصد رشد قیمت داشته است.
دراین مدت این نوع سکه از 5 میلیون و 330 هزار تومان به 6 میلیون و 906 هزار تومان رسیده است. این تغییر قیمت برای سکه بورسی 42.9 درصد برابر با 2 میلیون و 290 هزار تومان بوده است. به طوری که قیمت 5 میلیون و 331 هزار تومانی آن در ابتدای اسفند به 7 میلیون و 621 هزار تومان رسیده است.
مترجم
درحالی که شیوع ویروس «کووید19» بر تمام بخشهای اقتصادی کشور تأثیر گذاشته است، رد پای این ویروس در بازار سکه و طلا نیز قابل مشاهده است.
در ماههای اخیر و همزمان با شیوع ویروس کرونا در ایران، بازار سکه نیز همانند بسیاری از بازارهای دیگر از این همهگیری متأثر شد. در شرایطی که در آبان ماه سال گذشته هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید در کانال قیمتی 4 میلیون تومان قرار داشت، از روز نخست اسفند ماه گذشته وارد کانال 5 میلیون تومان شد و به فاصله چهار روز یعنی در 5 اسفند خود را به کانال 6 میلیون تومانی رساند. با افزایش تدریجی نرخ سکه در روزهای ابتدایی سالجاری نیزهر قطعه سکه در آستانه ورود به 7 میلیون تومان قرار گرفته است. بنابراین همزمان با رونق شدید بازار سهام، سکههای بورسی هم مورد توجه برخی از سرمایهگذاران قرار گرفته است.
چرا سکه افزایشی شد
درخصوص دلایل رشد قیمت سکه و طلا در بازار پای عوامل متعددی در میان است. اولین عاملی که بهصورت سنتی روی بازار سکه و طلا تأثیر دارد نرخ ارز است که در ماههای اخیر با رشد قابل توجهی همراه بوده است بهطوری که هماکنون هر دلار امریکا در میانه کانال 17 هزار تومان قرار گرفته که نسبت به اوایل اسفند گذشته رشد بیش از 2 هزار تومانی نشان میدهد. بنابراین صعودی بودن نرخ ارز یکی از عواملی است که به تقویت قیمتها در بازار سکه و طلا منجر شده است.
علاوه براین افزایش تورم انتظاری در کشورعامل دیگری است که بخشی از سرمایه گذاریها را به سمت این بازار هدایت کرده است. این درحالی است که برخی از کارشناسان بازار نقد مهمترین دلیل رشد قیمت در بازار نقدی سکه را افزایش قیمت گواهیهای سپرده سکه در بورس کالا و بازار سرمایه میدانند. حال این پرسش مطرح میشود که چه دلایلی به رشد قیمت سکههای بورسی منجر شده است.
براساس آمارهای موجود قیمت گواهی سپرده سکه در بورس که در آبان ماه سال گذشته در کانال 4 میلیون تومان بود از اواخر دی ماه سال گذشته وارد کانال 5 میلیون تومان شد و از ابتدای اسفند پارسال به کانال 6 میلیون تومان و هماکنون نیز در کانال 7 میلیون تومان قرار گرفته است.
رد پای کرونا در رشد قیمت سکه بورسی
در همین زمینه حسن کاظمزاده کارشناس بازارآتی و گواهی سکه در گفتوگو با «ایران» درخصوص دلایل رشد قیمت گواهی سپرده سکه در بورس گفت: یکی از دلایلی که به رشد قیمتها دراین بازار کمک کرد افزایش تورم انتظاری در جامعه بود که باعث شد تا بخشی از نقدینگی به بازار سکه سرازیر شود.
به گفته وی همانگونه که در ماههای اخیر بازار سهام و حتی ارز مأمنی برای سرمایهگذاری شده است، برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند که برای کاهش ریسک سرمایهگذاری خود بخشی از نقدینگی خود را در بازار طلا سرمایهگذاری کنند. وی در ادامه با اشاره به اینکه شیوع ویروس کرونا نیز تأثیر بسیار زیادی در تقویت جریان ورود نقدینگی به بازار سکههای بورسی دارد اظهار کرد: در شرایطی که برخی سرمایهگذاران بهدنبال خرید سکه و طلا برای حفظ ارزش دارایی خود یا کسب سود بودند، شیوع ویروس کرونا بازار طلا و سکه نقد را به تعطیلی کشاند و برهمین اساس بهترین راه برای سرمایهگذاری در این بازار از طریق بازار سرمایه بود که نیاز به حضور فیزیکی جدی نیز نداشت. بدین ترتیب تقاضایی که برای سکه وجود داشت در غیاب بازار نقد به بازار بورس هدایت شد.
آیا قیمتها حباب دارد
کاظمزاده در پاسخ به این پرسش که با توجه به رشد بیشتر قیمت گواهی سپرده سکه نسبت به بازار نقد آیا قیمت سکههای بورسی واقعی است؟ گفت: با توجه به اینکه نقدینگی قابل توجهی برای خرید و فروش سکه بورسی درگیر شده است نمیتوان گفت که قیمتها دراین بازار غیرواقعی است چرا که براساس عرضه و تقاضا اتفاق افتاده است.
وی توضیح داد: تا دو ماه پیش قیمت سکه بورسی و بازار نقد یکسان بود، اما بهصورت مقطعی و به دلایلی که اشاره شد میزان تقاضا دراین بازار رشد کرد و باعث افزایش قیمت شده است. این درحالی است که با فعالیت بازار نقد بهطور قطع دوباره بخشی از نقدینگی به بازار سکه نقد بازمی گردد.
بهگفته این کارشناس بهدلیل اینکه بازار سکه نقد بهدلیل کرونا غیرفعال شده بود قیمتها دراین بازار پایینتر است و هماکنون خود را به قیمت سکههای بورسی که واقعیتر است نزدیک میکند.
سکه بورسی شفافتر است
کاظمزاده در ادامه با اشاره به اینکه معاملات در گواهی سپرده سکه شفافتر است گفت: برخی سعی میکنند اینگونه وانمود کنند که قیمت سکههای بورسی غیرواقعی است این درحالی است که بازار سرمایه بهدلیل شفافیت قابلیت اتکای بیشتری دارد ولی در بازار نقد معاملات بهصورت سنتی انجام میشود و شفافیت بازار سرمایه را ندارد. این کارشناس افزود: اگر در بازار گواهی سپرده سکه سفته بازی رخ میداد باید از ماههای قبل که قیمت بازار نقد و بورس یکسان بود این اتفاق میافتاد؛ اما مهمترین دلیلی که رشد قیمتها را سبب شده افزایش میزان تقاضاست که نقدینگی قابل توجهی را به این بازار روانه کرده است.
ساز وکار سکه در بورس
هماکنون تمام معاملات گواهی سپرده سکه و همچنین صندوقهای طلا در بورس کالای ایران صورت میگیرد. گواهی سپرده سکه که قیمت سکه را به 10 واحد تقسیم کردهاند تنها برپایه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید و استاندارد کار میکنند.
براین اساس سرمایهگذارانی که سکه فیزیکی در اختیار دارند میتوانند سکههای خود را به انبار یکی از بانکهای فعال دراین حوزه تحویل دهند و روز بعد گواهی سپرده خود را دریافت کنند که این گواهی در بورس قابلیت معامله دارد. همچنین کسانی که سکه فیزیکی ندارند هم میتوانند با کد بورسی برای خرید گواهیهای سکه که در چند نماد محدود عرضه میشود اقدام کنند و حتی در صورت تمایل سکههای فیزیکی خود را از انبار بانکها تحویل بگیرند. هماکنون دامنه نوسان گواهی سپرده سکه در بورس یک درصد است و براین اساس در هر روز معاملاتی تا یک درصد امکان تغییر دارد. اما صندوقهای طلا به نوعی واسط میان گواهی سپرده سکه و سرمایههای خرد هستند. این صندوقها با تقسیم ارزش صندوق خود به واحدهای خرد که هماکنون از 2 تا 7 هزار تومان در نوسان است قابلیت ورود سرمایهگذاران خرد را فراهم کردهاند. البته پایه این صندوقها نیز تنها بر سکه و گواهی سپرده آن استوار است. درحالی که در گواهی سپرده سکه برای داشتن یک قطعه سکه باید 10 گواهی خریداری شود که نقدینگی بیش از 7 میلیون تومان نیاز دارد در صندوقهای طلا حتی با سرمایههای بسیار کمتر هم میتوان بخشی از یک سکه را صاحب شد.
نگاه
میزان سازگاری با بازار جهانی
یکی از رخدادهای قابل توجه در بازار طلا و سکه ایران در طول حدود دو سال اخیر این است که بازار داخلی رابطه قیمتی خود را با بازار جهانی کاهش داده است. هرچند در فرمول تعیین قیمت سکه از قیمت اونس جهانی طلا استفاده میشود، اما روند حرکتی بازار طلای ایران بیشتر به بازار ارز نگاه میکند. این درحالی است که در گذشته همواره اونس جهانی و دلار دو بال تعیین قیمت طلا و سکه در بازار ایران بود. برهمین اساس درشرایطی که قیمت سکه تمام بهار آزادی طرح جدید درماههای اخیر با شیب تندی صعود کرده است، قیمتها در بازار جهانی تغییر قابل توجهی نداشته است. قیمت هر اونس طلای جهانی در روز گذشته هزار و 731 دلار بود که نسبت به روز کاری قبل 1.3 دلار کاهش نشان میدهد. البته بررسی روند شش ماهه اونس طلا حاکی از رشد قیمت آن است به طوری که درانتهای آبان ماه سال گذشته هر اونس طلا هزار و 470 دلار بود که در ابتدای دی ماه گذشته به هزار و 517 دلار و در انتهای بهمن بههزار و 604 دلار افزایش یافته است. در روزهای پایانی فروردین امسال نیز اونس با نرخ هزار و 718 دلار وارد کانال هزار و 700 دلاری شده است که نقطه اوج آن در شش ماه اخیر هزار و 738 دلار بوده که در 26 فروردین امسال ثبت شده است. حال اگر میزان تغییر قیمت اونس طلا را درمدتی که ویروس کرونا در ایران شیوع پیدا کرده است با تغییر قیمت سکه مقایسه کنیم اختلاف بسیار زیادی را میبینیم. در روز نخست اسفند ماه گذشته بهای اونس هزار و 620 دلار بوده که در روز گذشته به هزار و 731 دلار رسیده و بدین ترتیب دراین مدت اونس 111 دلار معادل 6.8 درصد رشد قیمتی داشته است. اما قیمت سکه تمام بهار آزادی در بازار نقدی در همین بازه زمانی یک میلیون و 576 هزار تومان معادل 29.5 درصد رشد قیمت داشته است.
دراین مدت این نوع سکه از 5 میلیون و 330 هزار تومان به 6 میلیون و 906 هزار تومان رسیده است. این تغییر قیمت برای سکه بورسی 42.9 درصد برابر با 2 میلیون و 290 هزار تومان بوده است. به طوری که قیمت 5 میلیون و 331 هزار تومانی آن در ابتدای اسفند به 7 میلیون و 621 هزار تومان رسیده است.
برگزاری متفاوت روز نکبت زیر سایه کرونا
امسال فضای مجازی و پشت بامها هم میزبان معترضان به صهیونیستها بودند
ندا آکیش
خبرنگار
بر پشت بام خانههای فلسطینی در اراضی اشغالی تا چشم کار میکرد، پرچم سیاه دیده میشد و بادکنکهای سیاه در آسمان به پرواز درآمده بودند، ناقوس کلیساها مدام فریاد میزد، صدای تکبیر از بلندگوی مساجد و پشت بام خانهها قطع نمیشد، صدای آژیر در کرانه باختری رود اردن 72 بار به صدا درآمد، شبکههای اجتماعی به تسخیر فعالان فلسطینی که مظلومیتشان را فریاد میزدند، درآمد و همه اینها به این خاطر بود که دیروز جمعه هفتادودومین سالروز «نکبت» بود.
بهگزارش الجزیره، از 15 می1948، روزی که رژیم صهیونیستی با کمک شرکای غربی و اروپاییاش بر اشغالگری خود رسمیت بخشید 72 سال میگذرد و در تمام این سالها فلسطینیها در سالروز این روز نکبت بار- روزی که یادآور اخراج اجباری و نابودی بافت اجتماعی و فرهنگیشان است - با برگزاری راهپیماییهای گسترده مظلومیت خود را فریاد میزدند اما دیروز جمعه بهخاطر همهگیری ویروس کرونا و وضعیت فوقالعادهای که در کرانه باختری اعلام شده بود، راهپیمایی روز نکبت یا اصلاً برگزار نشد یا در برخی مناطق بسیار کم تعداد و محدود برگزار شد. در عوض مقامهای فلسطینی با صدور بیانیه و سخنرانیهای مجازی سالروز نکبت را برگزار و مردم و فعالان فلسطینی هم با ابتکارعملهایی در شبکههای اجتماعی و پشت بام خانه هایشان این روز را با شکوهی متفاوت به جهانیان یادآوری کردند. برای برگزاری مجازی روز نکبت نرم افزارهای موبایلی از جمله نرم افزار رایگان «وی آر» که یک نرم افزار بومی ساخت فلسطینی هاست و چتهای ویدئویی نرم افزار «زوم» به کمک کاربران فلسطینی آمد. محمد علیان، هماهنگکننده کمیته عالی ملی فلسطین پیشتر از فلسطینیها خواسته بود، بهجای شرکت در راهپیمایی، در کمپین رسانهای گسترده در شبکههای مجازی با موضوع حق بازگشت مشارکت کنند. مقامات برخی کشورها و برخی سازمانهای بینالمللی از جمله اتحادیه عرب هم به مناسبت روز نکبت بیانیه صادر کرده یا برای ملت فلسطین پیام ارسال کردند. این در حالی بود که تنها دو روز قبل، در روز چهارشنبه مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا به اراضی اشغالی سفر کرده و در دیدار با مقامات صهیونیست بار دیگر حمایت خود را از طرح اشغالگرانه الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی اعلام کرده بود.
نکبت یک حادثه تاریخی نیست
بهگزارش الجزیره، بهگفته جوزف ماساد، اندیشمند فلسطینی و استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک، «فلسطینیها با پافشاری بر زنده نگهداشتن روز نکبت این پروژه صهیونیستی را که درصدد است روز نکبت را یک روز تاریخی مختص گذشته نشان دهد، با شکست مواجه میکنند. فلسطینیها با برگزاری مراسم روز نکبت به جهانیان نشان میدهند که نکبت همین حالا و در حال حاضر در حال وقوع است و اتفاقی نیست که مربوط به گذشته باشد و تمام شده باشد.» عدنان ابو اوده، رئیس سابق دادگاه اعیان اردن هم برگزاری مراسم روز نکبت که در واقع پافشاری فلسطینیها بر حق بازگشت به سرزمینشان است را اقدامی مؤثر میداند و میگوید: «این اقدامها باعث خواهد شد یک روز فلسطینیها به حقوق خود برسند و به فلسطین بهعنوان یک کشور مستقل بازگردند حتی اگر اکنون شرایط سیاسی علیه آنها باشد. فلسطینیها خوب میدانند که تنها راه برای پایان دادن به این نکبت استقامت فلسطینی و ادامه دادن به این استقامت است.» به گفته او، «عربها هنوز فلسطین را اولویت اصلی خود میدانند حتی اگر رژیمهای آنها اینگونه فکر نکنند.»به گزارش میدل ایست آی، سالروزها اغلب برای حوادثی برگزار میشود که در گذشته رخ داده و تمام شده اما سالروز نکبت برای اتفاقهایی برگزار میشود که از گذشته شروع شده و هنوز هم ادامه دارد. آشکارترین گواه آن هم تلاشهای رژیم صهیونیستی برای الحاق بخشهای وسیعی از کرانه باختری به اراضی اشغالی خود است. این یعنی فاجعهای که 72 سال قبل با اخراج اجباری فلسطینیها از سرزمینهایشان آغاز شد و در تمام این 72 سال ادامه داشت، یک بار دیگر و در سطحی وسیعتر دیر یا زود رخ میدهد و یک نکبت دیگر نه در تاریخ بلکه در زمان واقعی و حال حاضر اتفاق خواهد افتاد. کمپین انتخاباتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی بر این نکبت یعنی الحاق کرانه باختری به اراضی اشغال شده استوار بود و هدف اصلی دولت ائتلافی فعلی رژیم صهیونیستی هم تحقق این شعار است. از همین رو بود که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به مناسبت سالروز اشغال فلسطین و روز نکبت در سخنانی اعلام کرد، تمامی طرحها و توطئهها علیه مسأله فلسطین در مقابل ثبات و پایداری ملت فلسطین بینتیجه خواهد ماند. او افزود، مبارزات ملت فلسطین و پایبندی فلسطینیان به حقوق خود در نهایت به آزادی و استقلال این ملت میانجامد. عباس همچنین تهدید کرد، در صورت اجرای طرح الحاق کرانه باختری، تمامی توافقنامهها با رژیم صهیونیستی و دولت امریکا را قطع خواهد کرد.جنبش «جهاد اسلامی» فلسطین با صدور بیانیهای پیرامون سالگرد روز نکبت، اعلام کرد: تحت هیچ شرایطی حقوق فلسطینیان را واگذار نمیکنیم و جز با اخراج اشغالگران، آرام نمینشینیم.
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) هم پیشتر و در آستانه روز نکبت در گفتوگو با برنامه «بدون مرز» شبکه خبری الجزیره، به بررسی آخرین تحولات فلسطین بویژه مسأله اسرای فلسطینی، طرح الحاق کرانه باختری، معامله قرن و مسأله عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم اشغالگر صهیونیستی پرداخته بود.
پیامهای جهانی روز نکبت
طرحهای رژیم صهیونیستی برای الحاق بویژه در آستانه روز نکبت با واکنشهای خارجی هم همراه شد. اتحادیه عرب به مناسبت هفتاد و دومین سالگرد نکبت بیانیهای صادر و از اقدام مقامات اشغالگر صهیونیستی در اجرای طرحهای اشغالگری و استعماری مبنی بر الحاق بخشهایی از سرزمین فلسطین اشغالی از جمله غور اردن، شمال بحر المیت و
مناطق شهرکهای صهیونیستنشین بهعنوان «جنایت جنگی» تعبیر کرد.
استفان دوجاریک، سخنگوی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل هم اگرچه اشاره مستقیم به سالروز نکبت نکرد اما هشدار داد که هرگونه اقدام یکجانبه اسرائیل بویژه درباره الحاق اراضی فلسطینی در کرانه باختری به راهکار تشکیل دو کشور آسیب میزند. سازمان عفو بینالملل هم در بیانیهای اعلام کرد، جانبداریهای امریکا از طرح رژیم صهیونیستی برای الحاق بخشهای وسیعی از کرانه باختری به مثابه «چراغ سبزی به رژیم صهیونیستی» برای ادامه تجاوزات و جنایات خود است. نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان هم به مناسبت هفتاد و دومین سالروز نکبت ضمن درود بر خاک و مردم فلسطین، برای رهایی دائم فلسطینیان از وبای اشغالگران دعا و تأکید کرد: حقوق ملت فلسطین با هیچ معامله و توافقی پایمال نمیشود و هرگز نباید فراموش شود. وزیر خارجه اردن هم در دیدار با سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی را محکوم کرد و خواهان اقدام جدی اروپا در این باره شد. ایمن صفدی از اتحادیه اروپا خواست با طرحهای اسرائیل برای الحاق اراضی فلسطینی به اراضی تحت اشغال خود مقابله کند و یادآور شد این طرح راهکار تشکیل دو کشور را به خطر میاندازد. ارانکا گونزالس، وزیر خارجه اسپانیا نیز این طرح رژیم صهیونیستی را خلاف قوانین بینالملل و سبب نابودی روند سازش دانست.
خبرنگار
بر پشت بام خانههای فلسطینی در اراضی اشغالی تا چشم کار میکرد، پرچم سیاه دیده میشد و بادکنکهای سیاه در آسمان به پرواز درآمده بودند، ناقوس کلیساها مدام فریاد میزد، صدای تکبیر از بلندگوی مساجد و پشت بام خانهها قطع نمیشد، صدای آژیر در کرانه باختری رود اردن 72 بار به صدا درآمد، شبکههای اجتماعی به تسخیر فعالان فلسطینی که مظلومیتشان را فریاد میزدند، درآمد و همه اینها به این خاطر بود که دیروز جمعه هفتادودومین سالروز «نکبت» بود.
بهگزارش الجزیره، از 15 می1948، روزی که رژیم صهیونیستی با کمک شرکای غربی و اروپاییاش بر اشغالگری خود رسمیت بخشید 72 سال میگذرد و در تمام این سالها فلسطینیها در سالروز این روز نکبت بار- روزی که یادآور اخراج اجباری و نابودی بافت اجتماعی و فرهنگیشان است - با برگزاری راهپیماییهای گسترده مظلومیت خود را فریاد میزدند اما دیروز جمعه بهخاطر همهگیری ویروس کرونا و وضعیت فوقالعادهای که در کرانه باختری اعلام شده بود، راهپیمایی روز نکبت یا اصلاً برگزار نشد یا در برخی مناطق بسیار کم تعداد و محدود برگزار شد. در عوض مقامهای فلسطینی با صدور بیانیه و سخنرانیهای مجازی سالروز نکبت را برگزار و مردم و فعالان فلسطینی هم با ابتکارعملهایی در شبکههای اجتماعی و پشت بام خانه هایشان این روز را با شکوهی متفاوت به جهانیان یادآوری کردند. برای برگزاری مجازی روز نکبت نرم افزارهای موبایلی از جمله نرم افزار رایگان «وی آر» که یک نرم افزار بومی ساخت فلسطینی هاست و چتهای ویدئویی نرم افزار «زوم» به کمک کاربران فلسطینی آمد. محمد علیان، هماهنگکننده کمیته عالی ملی فلسطین پیشتر از فلسطینیها خواسته بود، بهجای شرکت در راهپیمایی، در کمپین رسانهای گسترده در شبکههای مجازی با موضوع حق بازگشت مشارکت کنند. مقامات برخی کشورها و برخی سازمانهای بینالمللی از جمله اتحادیه عرب هم به مناسبت روز نکبت بیانیه صادر کرده یا برای ملت فلسطین پیام ارسال کردند. این در حالی بود که تنها دو روز قبل، در روز چهارشنبه مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا به اراضی اشغالی سفر کرده و در دیدار با مقامات صهیونیست بار دیگر حمایت خود را از طرح اشغالگرانه الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی اعلام کرده بود.
نکبت یک حادثه تاریخی نیست
بهگزارش الجزیره، بهگفته جوزف ماساد، اندیشمند فلسطینی و استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک، «فلسطینیها با پافشاری بر زنده نگهداشتن روز نکبت این پروژه صهیونیستی را که درصدد است روز نکبت را یک روز تاریخی مختص گذشته نشان دهد، با شکست مواجه میکنند. فلسطینیها با برگزاری مراسم روز نکبت به جهانیان نشان میدهند که نکبت همین حالا و در حال حاضر در حال وقوع است و اتفاقی نیست که مربوط به گذشته باشد و تمام شده باشد.» عدنان ابو اوده، رئیس سابق دادگاه اعیان اردن هم برگزاری مراسم روز نکبت که در واقع پافشاری فلسطینیها بر حق بازگشت به سرزمینشان است را اقدامی مؤثر میداند و میگوید: «این اقدامها باعث خواهد شد یک روز فلسطینیها به حقوق خود برسند و به فلسطین بهعنوان یک کشور مستقل بازگردند حتی اگر اکنون شرایط سیاسی علیه آنها باشد. فلسطینیها خوب میدانند که تنها راه برای پایان دادن به این نکبت استقامت فلسطینی و ادامه دادن به این استقامت است.» به گفته او، «عربها هنوز فلسطین را اولویت اصلی خود میدانند حتی اگر رژیمهای آنها اینگونه فکر نکنند.»به گزارش میدل ایست آی، سالروزها اغلب برای حوادثی برگزار میشود که در گذشته رخ داده و تمام شده اما سالروز نکبت برای اتفاقهایی برگزار میشود که از گذشته شروع شده و هنوز هم ادامه دارد. آشکارترین گواه آن هم تلاشهای رژیم صهیونیستی برای الحاق بخشهای وسیعی از کرانه باختری به اراضی اشغالی خود است. این یعنی فاجعهای که 72 سال قبل با اخراج اجباری فلسطینیها از سرزمینهایشان آغاز شد و در تمام این 72 سال ادامه داشت، یک بار دیگر و در سطحی وسیعتر دیر یا زود رخ میدهد و یک نکبت دیگر نه در تاریخ بلکه در زمان واقعی و حال حاضر اتفاق خواهد افتاد. کمپین انتخاباتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی بر این نکبت یعنی الحاق کرانه باختری به اراضی اشغال شده استوار بود و هدف اصلی دولت ائتلافی فعلی رژیم صهیونیستی هم تحقق این شعار است. از همین رو بود که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به مناسبت سالروز اشغال فلسطین و روز نکبت در سخنانی اعلام کرد، تمامی طرحها و توطئهها علیه مسأله فلسطین در مقابل ثبات و پایداری ملت فلسطین بینتیجه خواهد ماند. او افزود، مبارزات ملت فلسطین و پایبندی فلسطینیان به حقوق خود در نهایت به آزادی و استقلال این ملت میانجامد. عباس همچنین تهدید کرد، در صورت اجرای طرح الحاق کرانه باختری، تمامی توافقنامهها با رژیم صهیونیستی و دولت امریکا را قطع خواهد کرد.جنبش «جهاد اسلامی» فلسطین با صدور بیانیهای پیرامون سالگرد روز نکبت، اعلام کرد: تحت هیچ شرایطی حقوق فلسطینیان را واگذار نمیکنیم و جز با اخراج اشغالگران، آرام نمینشینیم.
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) هم پیشتر و در آستانه روز نکبت در گفتوگو با برنامه «بدون مرز» شبکه خبری الجزیره، به بررسی آخرین تحولات فلسطین بویژه مسأله اسرای فلسطینی، طرح الحاق کرانه باختری، معامله قرن و مسأله عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم اشغالگر صهیونیستی پرداخته بود.
پیامهای جهانی روز نکبت
طرحهای رژیم صهیونیستی برای الحاق بویژه در آستانه روز نکبت با واکنشهای خارجی هم همراه شد. اتحادیه عرب به مناسبت هفتاد و دومین سالگرد نکبت بیانیهای صادر و از اقدام مقامات اشغالگر صهیونیستی در اجرای طرحهای اشغالگری و استعماری مبنی بر الحاق بخشهایی از سرزمین فلسطین اشغالی از جمله غور اردن، شمال بحر المیت و
مناطق شهرکهای صهیونیستنشین بهعنوان «جنایت جنگی» تعبیر کرد.
استفان دوجاریک، سخنگوی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل هم اگرچه اشاره مستقیم به سالروز نکبت نکرد اما هشدار داد که هرگونه اقدام یکجانبه اسرائیل بویژه درباره الحاق اراضی فلسطینی در کرانه باختری به راهکار تشکیل دو کشور آسیب میزند. سازمان عفو بینالملل هم در بیانیهای اعلام کرد، جانبداریهای امریکا از طرح رژیم صهیونیستی برای الحاق بخشهای وسیعی از کرانه باختری به مثابه «چراغ سبزی به رژیم صهیونیستی» برای ادامه تجاوزات و جنایات خود است. نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان هم به مناسبت هفتاد و دومین سالروز نکبت ضمن درود بر خاک و مردم فلسطین، برای رهایی دائم فلسطینیان از وبای اشغالگران دعا و تأکید کرد: حقوق ملت فلسطین با هیچ معامله و توافقی پایمال نمیشود و هرگز نباید فراموش شود. وزیر خارجه اردن هم در دیدار با سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی را محکوم کرد و خواهان اقدام جدی اروپا در این باره شد. ایمن صفدی از اتحادیه اروپا خواست با طرحهای اسرائیل برای الحاق اراضی فلسطینی به اراضی تحت اشغال خود مقابله کند و یادآور شد این طرح راهکار تشکیل دو کشور را به خطر میاندازد. ارانکا گونزالس، وزیر خارجه اسپانیا نیز این طرح رژیم صهیونیستی را خلاف قوانین بینالملل و سبب نابودی روند سازش دانست.
بیش از 140 سیاستمدار و چهره برجسته جهانی در نامهای تأکید کردند
واکسن کرونا مال همه است رایگان
گروه جهان / بیش از 140 سیاستمدار و چهره برجسته جهانی با امضای طوماری، خواستار توزیع عادلانه واکسن کرونا و جلوگیری از انحصاری شدن حق تولید آن شدند.
به گزارش «فایننشال تایمز»، پس از آنکه شماری از کشورهای داوطلب برای تولید واکسن خواستار تخصیص میلیاردها دلار از سوی دولتهای جهان برای انجام پروژههای تحقیقاتی و تولید انبوه آن شدند، جمعی از فعالان حقوق بشری سازمان ملل و مؤسسه «آکسفام»، نامهای سرگشاده با موضوع رعایت عدالت در توزیع واکسن کرونا را با امضای رئیس جمهور آفریقای جنوبی، سنگال، پاکستان و غنا و همچنین گوردون براون نخست وزیر سابق انگلیس، فرناندو کاردوسو رئیس جمهور سابق برزیل، هلن کلارک نخست وزیر سابق نیوزیلند، ماریا فرناندا اسپینوزا رئیس سابق مجمع عمومی سازمان ملل و جوزف استیگلیتز برنده نوبل ادبی و شمار زیادی چهرههای شناخته شده سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و تجاری دیگر جهان منتشر کردند.
«سیریل رامافوزا»، رئیس جمهور آفریقای جنوبی و رئیس اتحادیه آفریقا گفت: «فراخوان تولید واکسن، روزنه امیدی برای پایان یافتن این همهگیری دردناک جهانی است. اما در صورتی مؤثر خواهد بود که به سود همه مردم جهان باشد. در این مورد نمیتوان انحصار، رقابتهای ناشیانه و منافع ملیگرایانه را تحمل کرد.» به واقع فعالان حقوق بشری نگران گم شدن صدای مبهم و گنگ جوامع مدنی در برابر سرمایهگذاران کشورهای ثروتمند هستند. به طوری که «ابا کالوندو»، سخنگوی اتحادیه آفریقا معتقد است: «تلاش آفریقا برای تأمین کیت شناسایی و تجهیزات ایمنی و بهداشتی با زیادهخواهیهای کشورهای ثروتمند با بحران روبهرو است. به همین دلیل نگرانیم که در روند واکسن نیز کشورهای محروم جهان باز هم قربانی شوند. شرایط طوری است که با حضور کشورهای ثروتمند، سرمایهگذاریهای ما هم نتیجهای نخواهد داشت.»«ها جون چانگ»، اقتصاددان کمبریج و یکی از امضاکنندگان این طومار با اشاره به بندی که سازمان تجارت جهانی را ملزم به تأمین بودجه برای موارد خاص حقوق بشری میکند، گفت: «این واکسن حتی با تولید انبوه زمانی مؤثر خواهد بود که در اختیار همه جهان قرار گیرد. حتی اگر مثل خیلی از داروها فقط کشورهای ثروتمند استفاده کنند، هیچ تأثیری در کنترل ویروس نخواهد داشت.»در این بین رئیس جمهور آفریقای جنوبی با قدردانی از تأمین بودجه 8 میلیارد دلاری از سوی 40 کشور جهان برای تولید واکسن، درمان و تشخیص کرونا گفت: «این کار بزرگ و انسانی نباید در انحصار سودجویان اقتصادی قرار گیرد. سازمان بهداشت جهانی باید مدیریت این کار را در اختیار گرفته و تکنولوژی تولید واکسن و همچنین شرایط تولید آن را در اختیار همه کشورهای جهان بگذارد. اولویت نیز باید با کارگران مشاغل پرخطر دربرابر کرونا، افراد آسیب پذیر و کشورهای فقیر باشد.»در همین راستا، «فیلیپ دانتون»، یکی از اعضای ارشد بخش بهداشتی سازمان ملل نیز گفت: «ما در برهه خاصی از تاریخ هستیم که همه به سود یک هدف حرکت میکنیم.»
به گزارش «فایننشال تایمز»، پس از آنکه شماری از کشورهای داوطلب برای تولید واکسن خواستار تخصیص میلیاردها دلار از سوی دولتهای جهان برای انجام پروژههای تحقیقاتی و تولید انبوه آن شدند، جمعی از فعالان حقوق بشری سازمان ملل و مؤسسه «آکسفام»، نامهای سرگشاده با موضوع رعایت عدالت در توزیع واکسن کرونا را با امضای رئیس جمهور آفریقای جنوبی، سنگال، پاکستان و غنا و همچنین گوردون براون نخست وزیر سابق انگلیس، فرناندو کاردوسو رئیس جمهور سابق برزیل، هلن کلارک نخست وزیر سابق نیوزیلند، ماریا فرناندا اسپینوزا رئیس سابق مجمع عمومی سازمان ملل و جوزف استیگلیتز برنده نوبل ادبی و شمار زیادی چهرههای شناخته شده سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و تجاری دیگر جهان منتشر کردند.
«سیریل رامافوزا»، رئیس جمهور آفریقای جنوبی و رئیس اتحادیه آفریقا گفت: «فراخوان تولید واکسن، روزنه امیدی برای پایان یافتن این همهگیری دردناک جهانی است. اما در صورتی مؤثر خواهد بود که به سود همه مردم جهان باشد. در این مورد نمیتوان انحصار، رقابتهای ناشیانه و منافع ملیگرایانه را تحمل کرد.» به واقع فعالان حقوق بشری نگران گم شدن صدای مبهم و گنگ جوامع مدنی در برابر سرمایهگذاران کشورهای ثروتمند هستند. به طوری که «ابا کالوندو»، سخنگوی اتحادیه آفریقا معتقد است: «تلاش آفریقا برای تأمین کیت شناسایی و تجهیزات ایمنی و بهداشتی با زیادهخواهیهای کشورهای ثروتمند با بحران روبهرو است. به همین دلیل نگرانیم که در روند واکسن نیز کشورهای محروم جهان باز هم قربانی شوند. شرایط طوری است که با حضور کشورهای ثروتمند، سرمایهگذاریهای ما هم نتیجهای نخواهد داشت.»«ها جون چانگ»، اقتصاددان کمبریج و یکی از امضاکنندگان این طومار با اشاره به بندی که سازمان تجارت جهانی را ملزم به تأمین بودجه برای موارد خاص حقوق بشری میکند، گفت: «این واکسن حتی با تولید انبوه زمانی مؤثر خواهد بود که در اختیار همه جهان قرار گیرد. حتی اگر مثل خیلی از داروها فقط کشورهای ثروتمند استفاده کنند، هیچ تأثیری در کنترل ویروس نخواهد داشت.»در این بین رئیس جمهور آفریقای جنوبی با قدردانی از تأمین بودجه 8 میلیارد دلاری از سوی 40 کشور جهان برای تولید واکسن، درمان و تشخیص کرونا گفت: «این کار بزرگ و انسانی نباید در انحصار سودجویان اقتصادی قرار گیرد. سازمان بهداشت جهانی باید مدیریت این کار را در اختیار گرفته و تکنولوژی تولید واکسن و همچنین شرایط تولید آن را در اختیار همه کشورهای جهان بگذارد. اولویت نیز باید با کارگران مشاغل پرخطر دربرابر کرونا، افراد آسیب پذیر و کشورهای فقیر باشد.»در همین راستا، «فیلیپ دانتون»، یکی از اعضای ارشد بخش بهداشتی سازمان ملل نیز گفت: «ما در برهه خاصی از تاریخ هستیم که همه به سود یک هدف حرکت میکنیم.»
زمستان سیاه امریکا در سایه سیاستهای ترامپ
واشنگتن، چین را به قطع کامل روابط تهدید کرد
زهره صفاری - گروه جهان/ تهدید جدید «دونالد ترامپ» برای قطع ارتباط با چین، آن هم در شرایطی که روند صعودی ابتلا و مرگ ناشی از کرونا در امریکا به حالت هشدار درآمده و بیش از 36 میلیون نفر بیکار شدهاند، ایالات متحده را با چالش جدیدی روبهرو کرده است.
بهگزارش «گلوبال نیوز»، رئیس جمهوری امریکا که از چند ماه قبل نیز بارها چین را بهدلیل سوءمدیریت در بحران کرونا مورد انتقاد قرار داده بود، روز پنجشنبه در گفتوگو با شبکه «فاکس بیزینس» از سناریوی جدیدی برای رقیب آسیاییاش پرده برداشت و در یک حمله مستقیم به دومین قدرت اقتصادی جهان، گفت: «من هیچ علاقهای به مذاکره با «شی جین پینگ»، رئیس جمهوری چین ندارم. رفتار چین در مواجهه با کرونا واقعاً ناامیدکننده بود و تأثیر زیادی بر قرارداد تجاری ما گذاشت.» او که پیشتر این قرارداد همکاری را بزرگترین دستاورد امریکا میدانست، با تغییر موضعی 360درجهای گفت: «آنها نباید کار را به اینجا میرساندند. قراردادی بین ما بسته شد و شرایط طوری پیش رفت که حالا حس خوبی به آن ندارم.»اما موضع ترامپ وقتی جنجالی شد که او از تصمیم بزرگش گفت: «راههای زیادی برای ما وجود دارد. در واقع خیلی کارها میتوانیم انجام دهیم. حتی میتوانیم هر رابطهای با چین را قطع کنیم. فکر میکنید چه اتفاقی میافتد؟ ما 500 میلیارد دلار-اشاره به واردات سالانه از چین- سود میکنیم.»ترامپ که به باور تحلیلگران برای سرپوش گذاشتن بر اشتباهات پرانتقادش در بحران کرونا، تهدید به چین را بسیار پررنگ کرده است، حتی پیشنهاد کرد ویزای دانشجویان چینی برای تحصیل در رشتههای مرتبط با امنیت ملی هم لغو شود. به نوشته «فایننشال تایمز» تعدادی از مقامات امریکایی نیز پیشنهاد اخراج کارخانههای چینی از چرخه اقتصادی امریکا را دادهاند. پیشنهادی که با واکنش سخنگوی وزارت خارجه چین همراه شد. «ژائو لیجیان» گفت: «روابط پایدار طرفین منافع زیرساختی هر دو کشور را تأمین میکند. بدون شک دو طرف برای تقویت همکاریهای ضد کرونا و احیای اقتصادی پساکرونا مزایای زیادی برای یکدیگر خواهند داشت.» «اسکات کندی» از مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک واشنگتن نیز با خطرناک خواندن تصمیم ترامپ گفت: «در شرایطی که همکاریهای بینالمللی ضروری است، قطع روابط، استراتژی مؤثری برای حل بحران نیست و در شرایط کنونی قطع روابط اقتصادی با چین ضربه سنگینی به اقتصاد امریکا خواهد زد.»
گرچه هنوز ابعاد و جزئیات تهدید جنجال برانگیز ترامپ مشخص نیست اما بسیاری از ناظران عملی شدن این تهدید را آغاز جنگ سرد دو کشور میدانند. ترامپ در کمپین سال 2016 نیز از سیاستهای تجاری با چین ابراز نارضایتی داشت اما به نظر میرسید بهانهای برای زورآزمایی نداشت. «لی یونگ» رئیس کمیته کارشناسی روابط تجاری چین معتقد است: «چین همچنان امیدوار است روابط اقتصادی و تجاری با امریکا سیاسی نشود چون برای هیچ یک از طرفین سود ندارد.»اما «مایکل فیلزبری»، کارشناس مسائل چین و مشاور ترامپ نگرانی رئیس جمهوری را بحق میداند. براساس آمار و ارقامی که «چاینا دیلی» منتشر کرده است.
در این میان ناظران چینی معتقدند این کشور برای تحقق تعهد 200میلیارد دلاری خرید از امریکا هیچ اهمالی تاکنون نداشته و در چند بخش به تعهداتش عمل کرده است. «هی شی جین»، سردبیر روزنامه «گلوبال تایمز» اما سیاست ترامپ را به نقد کشید و گفت: «از رئیس جمهوری که خوردن مواد ضد عفونیکننده برای پیشگیری از کرونا تجویز میکند، نباید اظهارنظر دیگری درباره آینده روابط با چین انتظار داشت.»
هشدار زمستان سیاه امریکا
پنجشنبه گذشته، «ترامپ» توئیتی روی خط گذاشت و دکتر «ریچارد برایت»، محقق ارشد اخراجی امریکا به اتهام هشدار زودهنگام تبعات کرونا را فردی غرغرو و ناراضی خطاب کرد.این توئیت پس از حضور این محقق در کنگره امریکا منتشر شد. دکتر «برایت» که ماه گذشته با هشدارهای پیدرپی به اتهام ایجاد التهاب در فضای کرونا از کار برکنار شد به نمایندگان کنگره گفت: «ما باید براساس اصول علمی و دقیق عمل کنیم. اما این فرصت برای ما وجود ندارد. در شرایط همهگیری اگر نتوانیم درست عمل کنیم دوره شیوع کرونا طولانی و هولناک خواهد شد.» وی افزود: «هنوز ایمیلی را که رئیس یکی از کارخانههای تولید ماسک درباره ظرفیت پایین تولید ماسک و احتمال وقوع بحران در این زمینه برایم فرستاد را به خاطر دارم. من از آن موقع تمام تلاشم را کردم اما هیچ نتیجهای نگرفتم.»او هشدار داد: «بدون برنامهریزی، 2020 زمستان سیاهی در تاریخ مدرن ثبت خواهد کرد. باید واقع بین بود. امریکا هنوز یک برنامه دقیق ندارد و در شرایطی برای تهیه واکسن وارد عمل شده که فضایی برای نظرات علمی قایل نیست.»
شلیک به حیات وحش شمال تا ۵ سال ممنوع شد
گروه ایران زمین/ سازمان حفاظتمحیط زیست شلیک به حیات وحش مازندران گیلان و گلستان را برای ۵ سال دیگر ممنوع کرد. بر این اساس از تاریخ سوم اردیبهشت 99 هرگونه شکار و صید در مناطق و عرصههای جنگلی، جرم محسوب شده و با متخلفان مطابق قانون برخورد میشود. این قانون بهدنبال ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی میتواند امنیت بیشتری برای حیاتوحش ارزشمند جنگلهای شمال به ارمغان بیاورد. البته کارشناسان در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارند که حفاظت مارالها و شوکاهای شمال ضعف قانونی ندارد بلکه آنچه جان این گونههای ارزشمند را به خطر میاندازد عدم هماهنگی دو چتر حمایتی جنگلهای شمال یعنی سازمان حفاظتمحیط زیست و سازمان جنگلها است. کمبود نیرو هم یکی از دلایلی است که اجازه نمیدهد خرسها و پلنگها بیسایه خطر در جنگلهای شمال زیست کنند. مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش کشور اما در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد که فرهنگسازی و حضور مردم در حفاظت از حیات وحش مهمتر و مؤثرتر از افزایش تعداد نیروهای حفاظتی است.
لزوم همکاری محیطبانها و جنگلبانها
ایمان ابراهیمی کارشناس حیات وحش در گفتوگو با «ایران» میگوید: «شکار در جنگلهای شمال و همه کشور همیشه ممنوع بوده است و تنها با دریافت مجوز و پروانه شکار، شکار قانونی امکان دارد.» این کارشناس افزایش مصوبات قانونی جدید را تأکیدی برای ایجاد تفکر اجتماعی قویتر برای حفاظت از حیات وحش میداند.او اولین مشکل در حفاظت از حیات وحش استانهای شمالی را به ویژگیهای جغرافیایی آن نسبت میدهد و میگوید: «حفاظت از حیات وحش در مناطق جنگلی به مراتب سختتر از مراکز بیابانی و کویری است. برای مثال حفاظت از حیات وحش در یک محدوده ۱۰۰ هزار هکتاری دشتی با ۵ تا ۱۰ محیطبان قابل انجام است اما برای حفاظت از ۱۰۰ هزار هکتار وسعت جنگلی نیاز به ۵۰ تا ۷۰ محیطبان وجود دارد.» او میگوید: «چون دید محیطبانها در مناطق جنگلی بشدت محدود و حرکت شکارچیان پنهان است.»
ابراهیمی اعتقاد دارد که مشکل حفاظت از حیات وحش در استانهای شمالی کمبود قوانین نیست بلکه کمبود تجهیزات و نیروی حفاظتی است که اجازه نمیدهد از حیات وحش آن به طور مطلوب حفاظت شود. این کارشناس به دلیل دومی هم برای عدم حفاظت مطلوب از حیات وحش استانهای شمالی اشاره می کند و آن را عدم هماهنگی بین سازمان حفاظتمحیط زیست و سازمان جنگلها عنوان میکند. ابراهیمی این عدم هماهنگی را هم ناشی از ضعف قانون میداند. او میگوید: «بر اساس قانون، جنگلبانها در شمال کشور وظیفه حفظ و حراست پوشش گیاهی را دارند و هیچ وظیفهای در قبال پوشش جانوری بر عهده ندارند و از سوی دیگر محیطبانها وظیفه حفظ پوشش جانوری را دارند.» به اعتقاد او اگر قانون یک همپوشانی بهوجود بیاورد و حفاظت از پوشش گیاهی و جانوری را وظیفه جنگلبانها و محیطبانها قرار بدهد حفاظت از حیات وحش در استانهای شمالی با تعدادی دوبرابر نیرو انجام میگیرد و نتیجه آن مطلوبتر خواهد بود. از دید ابراهیمی مشکل دیگر هم مانع حفاظت از حیات وحش استانهای شمالی میشود. بهگفته ابراهیمی محیطبانها در استانهای شمالی تنها وظیفه حفاظت از حیات وحش را صرفاً در مناطق چهارگانه دارند و حضور فیزیکی آنها محدود به این مناطق میشود. او میگوید: «درست است که شکار در کل جنگلهای شمالی غیرقانونی است اما خارج از مناطق چهارگانه، محیطبانی وجود ندارد که بخواهد از حیات وحش این منطقه حفاظت کند.» به اعتقاد ابراهیمی محیط زیست ایران در زمینه حفاظت ضعف قانونی ندارد و قوانین ایران در این زمینه از ۹۰ درصد کشورهای جهان قویتر است. ابراهیمی مشکل را در اجرای قانون میداند.
شهابالدین منتظمی مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش کشور از تمدید ممنوعیت شکار در جنگلهای شمال در گفتوگو با «ایران» دفاع میکند. او تصویب این قانون را یادآوری ارزش محیط زیست به جامعه و گامی برای فرهنگسازی بیشتر در حفاظت از حیات وحش میداند. این مسئول درباره کمبود نیرو برای حفاظت از حیاتوحش هم اعتقاد دارد «نمیشود در نقطه به نقطه جنگلها، یک ناظر و مجری استخدام کرد چون سنگ روی سنگ بند نمیشود.»
منتظمی همچنین اعتقاد دارد که محیطبانها در مناطق جنگلی هم از پوشش گیاهی حفاظت میکنند و هم از پوشش جانوری. او همکاری محیطبانها و جنگلبانها برای حفاظت از حیات وحش را هم یک پیشنهاد خوب قابل رایزنی میداند اما میگوید حفاظت از محیط زیست وظیفه تک تک ایرانی هاست و نباید آن را در چارچوب سازمان حفاظت از محیط زیست محدود کرد. منتظمی از لزوم ایجاد یک عزم ملی برای حفاظت از حیات وحش سخن میگوید. او در پاسخ به این سؤال که نمیشود انتظار داشت همه مردم از حیات وحش حفاظت کنند و اگر چنین اتفاقی قابل وقوع بود ما با اشخاص و پدیدهای بهنام شکار و شکارچی روبهرو نبودیم هم میگوید: «ما امیدواریم این قوانین زنگ بیدار باشی باشد که باعث شود شکارچیها در کنار محیطبانها قرار بگیرند.» او همچنان اعتقاد دارد آگاهی عمومی مؤثرتر از افزایش محیطبانها برای حفاظت از حیات وحش است.خبرنگار «ایران» در این گفتوگو یادآور میشود که مشکل حیات وحش استانهای شمالی تنها تفنگهایی که به سوی مارالها و شوکاها نشانه میروند نیست و بسیاری از شکارچیان آن از تفنگ برای شکار استفاده نمیکنند. افکار عمومی سالهاست که شاهد قتلعام پرندگان با دامهای بیسر و صدا در شمال از جمله فریدونکنار است. منتظمی در پاسخ به این سؤال که سازمان برای نجات حیات وحشی که بیسر و صدای سرب و گلوله شکار میشوند چه میکند؟هم میگوید: «فریدونکنار یکی از گلوگاههای شکار است که سازمان حفاظت محیط زیست با راهکارهایی بهدنبال حل آن است.» او اعتقاد دارد تا زمانی که سطح فکری و معیشتی مردم به حدی نرسد که بدانند حیوان و پرنده در محیط زیست چه جایگاهی دارد، نمیتوان از محیط زیست حفاظتی اصولی کرد.
روایت کارکنان آزمایشگاهها از دو ماه کار سخت
عاشقانهای در هوای کرونا
محمد معصومیان
گزارش نویس
خود را فراموششدگان سیستم درمان میدانند؛ هر روز چشم در چشم ویروس کووید ۱۹هستند و هر لحظه حضورش را دور و بر خود حس میکنند. از کارکنان و متخصصان علوم آزمایشگاهی حرف میزنم؛ زنان و مردانی که شبانهروز جایی که شما کمتر آنها را میبینید مشغول کارند تا هرچه زودتر جواب تستها را به دست پزشکان برسانند. با دلسوزی و شجاعت صورت به صورت بیمار یا هرکسی که مشکوک به بیماری است، میایستند و از حلق و بینیاش نمونهگیری میکنند.
با شیوع کرونا در ایران سیستم درمان روزهای سختی را گذراند اما کارکنان و متخصصان علوم آزمایشگاهی کمتر دیده شدند. آرزو از ساعتهای بیوقفه کار میگوید، از روزهایی که حتی فرصتی برای شام و ناهار هم نبود. او تمام اسفندماه سال گذشته را در آزمایشگاه بیمارستانی کار کرد که یکی از مراکز اصلی پذیرش بیماران کرونایی در تهران بود: «کل اسفند را از 6 صبح تا 9 شب یکسره کار کردیم. روزهای خیلی ترسناکی بود. وقتی به خانه میآمدم به مادرم نگاه میکردم و گریه میکردم. هنوز هم دوماه است که او را بغل نکردهام. مادرم مشکل ریه دارد و خود من هم دیابتی هستم و جدای از آن بیماری«توتال آلوپسی»هم دارم که یک جور بیماری خود ایمنی بدن است.»
او که حتی بیرون رفتن از خانه هم برایش خطرناک بود تمام این مدت را در آزمایشگاه کار کرد و شانه خالی نکرد. با این همه به همکارانی اشاره میکند که به علت ترس یا فشار خانواده از کار استعفا دادند: «نمیدانم میدانید یا نه که آزمایشگاهها به بخش خصوصی واگذار شده و در واقع طرف حساب ما کارفرمای آزمایشگاه است. کارفرما روزهای اول توجه خاصی به شرایط نداشت و واقعاً ما امکانات کمی داشتیم. همین مسائل باعث شد چهار نفر از نیروها بروند و من و همکارم مجبور شدیم جای شش نفر کار کنیم. چارهای نداشتیم جز کار سخت و شبانهروزی بدون اضافه کار و پاداش یا مبلغی ویژه، آنطور که به دیگر کارکنان بخش درمان تعلق گرفته است.»
او از کمبود گان میگوید که مجبور بودند یک شبانهروز همان را بر تن کنند. با این همه احترام تنها چیزی است که آدم از دیگران توقع دارد: «متأسفانه برخی هم آن احترامی که برای پزشکان و پرستاران قائل هستند برای ما نیستند. به هر کسی که میگفتیم 48 ساعت برای جواب تست وقت لازم است، بد و بیراه نثار ما میکرد، درحالی که ما واقعاً امکانات و دستهای بیشتری برای کار نداشتیم. متأسفانه نمیشد آنروزها این کمبود را برای مردم توضیح داد و آنها هم تحت فشار بودند.»
از آرزو میپرسم چه چیز باعث شد با همه این مخاطرات مانند بعضی از همکاران استعفا ندهد؟ میگوید: «شاید آنها اندازه من انگیزه نداشتند. مادرم روز اول گفت نرو! اما پدرم گفت برو چون تو برای مردم درس خواندهای و باید به وظیفهات عمل کنی؛ برو و مراقبباش. درست است شغل است و وظیفه، اما کابوس هر شب من و سختترین لحظاتم زمانی است که فکر میکنم شاید ناقل ویروس باشم و پدر و مادرم بیمار شوند. این اضطرابی است که هر روز با من است.» آرزو چند هفتهای است که آزمایشگاه بیمارستان را به مقصد آزمایشگاهی دیگر که شرایطی بهتر و امنتری دارد ترک کرده است.
منصور سوپروایزر آزمایشگاه بیمارستانی در تهران است و 15 سال سابقه کار دارد. او با لحنی مطمئن و استوار از اولین برخوردها با کرونا در بهمن ماه میگوید و بیمارانی که به صورت عجیبی راهی آیسییو میشدند: «وقتی دولت اعلام کرد ویروس کرونا وارد ایران شده، هوشیارتر عمل کردیم اما روزهای اول وسیله وامکانات و اطلاعات کمی داشتیم. وسایل بسیار کم بود و ویروس وحشیانه حمله میکرد طوری که غافلگیر شده بودیم. متأسفانه لباس محافظتی نداشتیم و سعی میکردیم با خلاقیتهای فردی صورتمان را بپوشانیم مثلاً با منگنه و جدا کردن دفترچههای تلق و شیرازهای برای خودمان شیلد میساختیم. یک ماه و نیم طول کشید که این وسایل به دست ما رسید و قیمتها هم بالا بود ولی چون ما دولتی بودیم فشار کمتری داشتیم. برای خونگیری و ضدعفونی الکل کافی وجود نداشت و همه اینها باعث شد دو همکارما درگیر بیماری شوند و به قرنطینه بروند.» آنطور که کارکنان علوم آزمایشگاهی میگویند بسیاری از آنان در سراسر کشور مبتلا شدند و چند نفر هم بر اثر آن فوت شدند.
منصور خطرناکترین قسمت کار را گرفتن نمونه از بیماران میداند؛ کاری که احتیاج به شجاعت و دلسوزی زیادی دارد. او که به علت حساسیت بالای نمونهگیری در تشخیص درست بیماری شخصاً این کار را انجام میدهد میگوید: «یکی از کارهای خطرناک در پروسه این تست، گرفتن خون از بیمار است چون باید صورت به صورت بیمار باشید، اما از آن خطرناکتر گرفتن نمونه است که با روش پیسیآر انجام میشود؛ یعنی نمونهگیری که از مجاری حلق و بینی که اگر دلسوزانه نباشد دادهها قابل قبول نخواهند بود. به همین علت از نمونهگیرها خواهش میکردیم این کار را صحیح انجام دهند. در این نمونهگیریها سر باید جلوی دهان قرار بگیرد طوری که ته حلق دیده شود. از آن طرف وقتی وسیله نمونهگیری وارد بینی و حلق میشود باعث عطسه، سرفه و تهوع آن هم درست در چند سانتیمتری صورت نمونهگیر میشود و اگر فرد ناقل ویروس باشد و شما هم وسایل محافظتی درستی نداشته باشید قطعاً بیمار خواهید شد.»
حسین 57 ساله است و در بخش پیسیآر بیمارستانی در تهران کار میکند. او به تازگی از بند کرونا رها شده و بعد از دو هفته قرنطینه به کار برگشته است. وقتی تماس میگیرم از من میخواهد چند دقیقه منتظر بمانم تا لباس مخصوص آزمایشگاه را از تن بیرون بیاورد. نفسی تازه میکند و با خنده میگوید: «واقعاً کار کردن با این لباس سخت است؛ هم خیلی گرم است هم باعث تنگی نفس میشود.» با روایتی شوخ و شنگ از روزهای اول جنگ با کرونا میگوید: «راستش را بخواهی کار سختی داریم. مادرم هنوز که هنوز است به من میگوید پسر این هم کار است تو انتخاب کردی؟ همهاش با نمونه مردم سر و کار داری.»
با خندهای که لابد همه ویروسهای جهان هم نمیتوانند از پسش بربیایند توضیح میدهد: «کار ما به وسایل ایمنی نیاز دارد و آن اوایل بهخاطر نبود ماسک و شیلد و لباس کار سخت بود و خطرناک. نمونهها را به خاطر ذراتی که شاید به ظرف نمونه چسبیده باشد زیر کابینت و هود میبریم تا در فضا معلق نمانند. همان ذرات اگر به جایی بچسبد یا در هوا پخش شود کار ما تمام است. با همه این رعایت کردنها من آلوده شدم و متأسفانه به همسرم هم منتقل کردم. حتی تا حدودی ریهام درگیر شده بود اما خوشبختانه هر دو با قرنطینه و دارو خوب شدیم و من هم سر کار برگشتم.» او البته اشاره میکند که یک متخصص آزمایشگاه به علت استفاده همیشگی از الکل و وسایل ضدعفونی کننده، همیشه در معرض سرطان است.
مریم حرفهایش را با این جمله شروع میکند: «هیچکس ما را ندید!» او از نابرابریها و کمبودهایی میگوید که سالهاست تمام اهالی آزمایشگاه با آن میجنگند اما صدایشان به گوش کسی نمیرسد. مریم که 12 سال است در بیمارستانی بهصورت قراردادی کار میکند، میگوید: «ما آنقدر در طول سال با باکتری و ویروس دست به یقه هستیم که این ویروس برخلاف دیگر بخشهای کادر درمان، آرامش ما را برهم نزد و توانستیم با آرامش بیشتری برخورد کنیم اما واقعاً در این روزها هم ما مظلوم واقع شدیم.»
او از دستمزد پایین گلایه دارد؛ مشکلی که ناشی از خصوصیسازی آزمایشگاههای بیمارستانها و واگذاری آنها به کارفرما است و همین طور تبعیضهایی که انگیزه آنان را برای کار کم میکند: «حقوقهای ما کارگری است مگر آنهایی که استخدام رسمی بیمارستان هستند. بیشتر آزمایشگاههای ما به صورت پیمانکاری با بیمارستان قرارداد دارند و متأسفانه نه سختی کار به ما تعلق میگیرد نه قانون بهرهوری و نه اینکه پروانه وزارت بهداشت داریم. همه این دردها بخصوص در این ایام و با خطراتی که با آن دست به گریبان بودیم بیشتر به چشم آمد.»
مریم هم از بیمار شدن بسیاری از همکاران خود در کشور میگوید و از کمبود امکانات روزهای اول. اما بهقول او این روزها میگذرد و مشکلات این صنف به جای خودش باقی است: «واقعاً خصوصیسازی شغل ما را نابود کرد. الان هر کس با هر مدرکی وارد کار آزمایشگاهی میشود و کارفرما بهصورت تجربی به او کار یاد میدهد و با حقوق ناچیز جای تحصیلکردههای این رشته را میگیرد.»
درد دل کارکنان آزمایشگاههایی که با آنها حرف زدم تمامی ندارد اما همه آنها بیش از هر چیز از یک موضوع گلایه دارند و آن اینکه در این روزهای سخت دیده نشدند آن هم وقتی درست چهره به چهره با کووید 19 بودند.
جهانگیرنصراشرفی ، قوم شناس و موسیقی شناس ایران از سیر تاریخی اذان و تغییرات آن در گذر زمان میگوید
اغتشاش در آواز موسیقی دینی
نداسیجانی
خبرنگار
موسیقی مذهبی بخشی مهم از گنجینههای میراث معنوی کشور و سنتهای موسیقایی ما محسوب میشود که بهصورت سینه به سینه به ما انتقال داده شده است. بخشی از این میراث پراهمیت در گذرزمان و دراثر تغییرات دوران جدید از اصالتهای پیشین و ساختار تعریف شده آن دور شده است. آنچه امروزه از موسیقی مذهبی به گوش میرسد، قطعاً از ساختار فرهنگی و عرفی خود فاصله گرفته و حاصل تغییراتی است که بر اساس ذائقه نسل جدید خوانندگان موسیقی مذهبی شکل یافته و از نظر لحن و نغمه از فرمهایی انتزاعی برخوردارند. همه انواع موسیقی دینی و مذهبی اعم از اذانها، مناجاتها، دعاها و مراثی و سایر گونههای موسیقی مذهبی به نسبت دچار این تغییر شدهاند و از ساختارموسیقی ایرانی وفواصل پیشین بیگانه هستند. «اذان» بهعنوان ندای آسمانی و دینی، گونه مهمی از این موسیقی است که از نظر مؤمنان دعوت به امر پروردگار جهت رابطه درونی با معبود است. امروزه حتی برخی اذانهایی که عموماً از طریق رسانههای شنیداری و دیداری پخش میشود با الحان عربی است و از خصیصههای الحان وموسیقی و فرهنگ ایرانی دوره شده است. تا چند دهه پیشتر تقریباً تمامی اذان گویان اذان را با دستگاهها، آوازها یا مقامهای ایرانی همچون شور، ابوعطا، بیات ترک و در گوشههای روح الاواح، شهناز، حجاز و برخی گوشههای دیگر میخواندند و بسیاری از خوانندگان سرشناس دینی و مذهبی قدیم با دستگاهها و مقامهای موسیقی ایرانی آشنا بوده و موسیقی مذهبی را در قالب لحنهای ایرانی میخواندند.
جهانگیرنصراشرفی، قوم شناس و قوم موسیقی شناس ایران براین نظراست که نمونههای قدیمی و ثبت و ضبط شده انواع اذانها که دست کم تا نیم قرن پیشتر در ایران و مناطق مختلف کشورخوانده میشد (و اکنون بسیاری از خوانندگان آن در قید حیات نیستند) مبتنی بر موسیقی و فواصل ایرانی بوده و در چارچوب موسیقی ملی اعم از ردیفی و قومی اجرا میشده است. تنها در پارهای از مناطق عرب زبان ایران، اذان را بر اساس الحان و فواصل عربی میخواندند اما در دوران جدید رفته رفته لحنهای عربی اذان نیز معمول شده است و بسیاری از رسانههای رسمی و ملی به پخش اذانهایی با لحنهای عربی علاقه نشان میدهند.»
این پژوهشگرموسیقی که آلبوم و مجموعهای مرجع از موسیقی دینی و مذهبی ایران را با عنوان «موسیقی مذهبی شیعیان ایران» از طریق انتشارات ماهور منتشر کرده و در عین حال دبیری چند جشنواره مهم موسیقی مذهبی را در ایران بر عهده داشته در این خصوص به «ایران» گفت: «اذانها با فرمهای گوناگونی که در مناطق مرکزی و نواحی مختلف خوانده میشد. یکی از شاخصترین الحان دینی و مذهبی اسلامی به شمار میآید و مهمترین فراخوان موسیقایی اسلامی است. اما نباید فراموش کرد که لحن بسیاری از اذانها در مناطق مختلف ایران تا چند دهه پیش بر مبنای فواصل دوگاه که از قدیمیترین فواصل موسیقی ایرانی است، خوانده میشدند که بسیاری از ادعیه، اوراد و دیگر لحنهای موسیقایی زرتشتیان نیز همچون اوستا خوانی، گاتا خوانی و یسنا خوانی بر اساس همین فاصله بوده است. این آوازها که مؤمنان را به پرستش و نیایش فرا میخواندند در گروه دیگری از مراسم آیینی دینی همچون سحر خوانی، صبح خوانی و دعاهای شامگاهی مؤمنان قدیم و زرتشتیان ایران مورد استفاده بود.»
او افزود: «پس از پذیرش اسلام از سوی ایرانیان همین لحنها با تغییر در متن و محتوا درخدمت مراسم دینی مسلمانان ایرانی در نواحی مختلف کشورمان قرار گرفت. متن این گروه از آوازها از فارسی دری به عربی تغییر یافت و محتوای آنها برگرفته از قرآن یا مبتنی بر اصول شرع اسلام یا براساس دعاها و استغاثههای دینی و مذهبی مسلمان ایران بوده است. هنوز هم در مناطق روستایی ایران اذان گوهای سالخوردهای هستند که اذان را بر اساس فواصل ایرانی دوگاه میخوانند که در طول تاریخ این کشور مورد استفاده در مناصب و مناسک دینی و مذهبی بوده است. این گروه از لحنها که تا پیش از اسلام در آیینها و مراسم زرتشتی مورد استفاده بود، بعدها نه تنها در اذان اسلامی و دعاها و ندبههای دینی و مذهبی، بلکه در قرائت قرآن و قرآن خوانیهای همه مناطق ایران رواج داشته است و اکنون نیز نمونههایی از آن در برخی از مناطق و در میان اقوامی چون کرمانیها، کردها، گیلانیها، یزدیها، خراسانیها و مازندرانیها بهصورت محدود رواج دارد.»
جهانگیر نصر اشرفی درادامه بیان کرد: «اساساً تا پیش از گسترش رسانههای جدید بویژه تا پیش از انقلاب اسلامی دست کم در میان مردم عادی و در هیچ کجای ایران قرآن بر اساس تجوید و ترتیل خوانده نمیشد و همه قرآن خوانیها مبتنی بر لحنهای ملی و بومی بوده که نمونههای فراوانی از آن در برخی از آثار منتشر شده در آرشیو اینجانب موجود است. دراذان گویی نیز اذانهای قدیمی که از سوی اذان گویان مشهور ایران همچون مؤذنزاده اردبیلی و سید جواد ذبیحی خوانده شده وهنوز هم از رسانهها شنیده میشوند، کاملاً مبتنی و مأخوذ از موسیقی و آوازهای ردیف دستگاهی ایران است. هماکنون نیز این گونه اذانها بر اساس الحان ردیفی پیوسته از رسانه ملی پخش میشوند که حاکی از ادامه تأثیر فرهنگ ایرانی در آیینهای موسیقایی اسلامی است. در حقیقت اذان با لحنهای عربی به هیچ وجه سابقهای در میان مسلمانان فارس زبان و اقوام ایرانی ندارد. تنها در خوزستان میشد اذان یا قرائت قرآن را با لحن عربی شنید و آن هم نه بر اساس و رعایت تجوید و ترتیل بلکه در این ناحیه نیز بر اساس ضبط و ثبتهای انجام شده آوازهای عربی و بومی و قومی اعراب خوزستان مورد استفاده بود.»
بهگفته این محقق «طی سالهای اخیر در آوازهای موسیقی دینی و مذهبی ایران اغتشاش عجیبی رخ داده است اگرچه استثنا در اذان و قرائت قرآن فرمهای اصیل و یا دست کم صحیح به حیات خود ادامه میدهند؛ اما دیگر آوازهای مذهبی بویژه انواع مداحیها، مراسی و نوحه خوانیها و بعضاً دردعاها معجونی از لحنهای فاقد هویت رواج یافته است و خوانندگانی با استفاده از گونههای مختلف موسیقیهای روز و تلفیقهای به اصطلاح من درآوردی معجونی را بهنام موسیقی مذهبی به مردم عرضه میکنند که دست کم هیچ ارتباطی با فرهنگ موسیقایی ایران ندارد و فاقد تشخص و تفاخر و ذوق کمال یافته و هنری است. این روند در حقیقت گسترش ابتذال فرهنگی موسیقایی زیر چتر و تحت لوای مراسم و مناسکی است که برای اکثریت ایرانیان از تقدس برخوردارند.»
او در پایان افزود: «برخلاف اکثریت خوانندگان معتقد و مؤمن نسلهای پیشین که با اعتقادی راسخ و بیهیچ چشمداشتی به عرضه خالصانه موسیقی مذهبی و توسعه این بخش از فرهنگ و نیازهای معنوی مردم میپرداختند، بیشتر خوانندگان موسیقی مذهبی جدید عموماً با شیرین کاری، عوامفریبی و خودفریبی به گسترش فرهنگی میپردازند که نه تنها با لحنهای اصیل یا هنری بیگانه هستند بلکه خلاف بنیادهای راسخ معنوی و ذاتی این گونه مراسم بوده و مخل هنجار های فرهنگ و هنر ملی ایران است.»
مبارزه ضد کرونایی و «قاعده 20/80»
علی ربیعی
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
مبارزه ضد کرونایی دولت-ملت ما اگر یک چیز را به اثبات رسانده باشد تصحیح تصور نادرست ما درباره جامعه و سرمایه اجتماعی نهفته در لایههای اجتماعی و به سطح آمدن آن در دوره بحرانهاست: اوضاع در قلمرو جامعه، سرمایه اجتماعی، اعتماد جامعه به خود، اعتماد به دیگری، به نهادهای اجتماعی و اعتماد جامعه به جامعه سلامت وضعیت مناسبی دارد و اعتماد به دولت چندان هم بد نیست! هانس رُزلینگ، پزشک و استاد برجسته سوئدی در حوزه سیاستگذاری در حیطه سلامت عمومی در کتابی بس خواندنی که اخیراً به همت علی کاظمیان و ...
مقدمه عالمانه مصطفی ملکیان به زیور طبع آراسته شده نشان میدهد حال عمومی جهان به رغم جنگها و خشونتها و بلایای طبیعی و فجایع انسانی و شکاف فقیر - غنی چندان هم که ما میپنداریم ناخوش نیست. کافی است ما عادتشکنی کنیم و از غرایز و عادات منفینگر و «غریزه سرزنش» و شایعهها و داستانپردازیهای دراماتیک دست برداریم:«ما غرایز فراوانی داریم که هزاران سال پیش به کارمان میآمد، اما امروز در دنیایی بسیار متفاوت زندگی میکنیم. اشتهای مهار نشدهمان برای دیدن دراماتیک وقایع ما را از دیدن جهان آنچنان که هست بازخواهد داشت و به بیراهه خطرناکی خواهد کشاند.» (هانس رُزلینگ، چرا جهان را کژ میفهمیم، ترجمه علی کاظمیان، ص ۴۰)
او به عنوان مثال از عینک «قاعده ۲۰/۸۰» به جهان نگاه میکند. باید توجه خودمان را معطوف به فهم مواردی بکنیم که ۸۰ درصد از مجموعه را شامل میشود. این ۸۰ درصد کجاست؟ چرا اینقدر عظیم است؟ برچه چیز دلالت دارد؟ کارشناس سوئدی حوزه سلامت سعی میکند موارد متعددی از نحوه کاربست قاعده ۲۰/۸۰ به دست دهد و به کمک همین قاعده به یک شیفت بزرگ توسعهای از غرب به شرق میرسد:
«امریکا و اروپا باید این را بفهمند که بیشتر جمعیت جهان در آسیا زندگی میکنند. به بیان دیگر «ما» درحال بدل شدن به ۲۰ درصد، و نه ۸۰ درصد، از نیروی اقتصاد جهان هستیم. اما بسیاری از «ما» نمیتوانیم این اعداد را با افکار نوستالژیکمان هماهنگ کنیم.» (پیشین، ۱۶۸)
نویسنده از «غریزه اندازه» سخن میگوید که مانع از فهم درست پدیدهها میشود: «دوجنبه غریزه اندازه (از طریق مغفول نهادن قاعده ۲۰/۸۰ و برجسته سازی واقعیتهای عددی به شکل خاص)، همراه با غریزه منفینگری، موجب میشود ما به صورتی نظاممند بهبودهایی را که درجهان رخ داده است کمتر از آنی که هست برآورد کنیم.» (ص ۱۶۰)
از قضا دکتر رُزلینگ به الگوی نظام سلامت در ایران اشاره میکند که در طول دهههای مورد بحث او، در فراسوی یک الگوی جهان سومی، با سنجههای شاخص جهان اولی پهلو میزند.آری امروز هم در نقطه تلاقی دولت، ملت، جامعه و جامعه سلامت، ما موفق به کشف مجدد «قاعده ۲۰/۸۰» خواهیم شد. ما در سیاستگذاری باید پاسخگوترین و واقعیترین استراتژی مبتنی بر شرایط کشورمان اتخاذ میکردیم. ما دو طیف استراتژی در پیش رو داشتیم: قرنطینه اجباری، تأمین شهروندان و نظارت تنبیهی و در مقابل رهاسازی و ایمنی دستهجمعی با ابتلای گسترده و کشتار زیاد؛ ولی در کانون فاصلهگذاری فیزیکی راهکار توانمندسازی شهروندان، ترغیب به مراقبت اجتماعی و تمایل به همکاری در کنترل بیماری کرونا را انتخاب کردیم. با توجه به محذورات اقتصادی و فشارهای تحریم از یک سو و درکی درست از جامعه، استراتژی بر این قرار گرفت که یک جمعیت خودانگیخته و با پذیرشی آگاهانه مسیری پاسخگو در شرایط ایران امروز ما بپیمایند. در یک قاعده ۲۰/۸۰ در کنار این سؤال همیشگی که نارسایی و نقاط ضعف ما چه بوده، پیبردن به اینکه ما در جامعه و حکومت چه قوتهایی داشتیم مهم است که هراس اجتماعی ایجاد نشد؛ فروشگاهی غارت نشد؛ مردم رودرروی هم نایستادند؛ کسی دست به خشونت نزد؛ مردم به کمک هم آمدند؛ مردم تنگناهای دولت را درک کردند.
کتاب رزلینگ را که مطالعه میکردم وقتی به غریزه سرزنش رسیدم احساس می کنم ما - فعالان فضای مجازی، تحلیلگران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی - بر همین سیاق به قاعده «خودزنی ملی» بیش از حد رسیدهایم. به یاد میآورم اوایل اسفند دو سه روز بعد از قطعیت پاسخ انستیتو پاستور به آزمایش و شاید ۱۵ روز از ورود ناشناخته کرونا نگذشته بود که انتشار عکسهایی از شیوه حمل بیمار و یا به رخ کشیدنها از اقدامات دیگران و نارساییهای خودمان و هزاران عکس و فیلم تولید شده را دیدیم که مخاطب را گویی در یک بنبست حل نشدنی فرو میبرد. این خودزنی ملی معطوف به دوران کرونا نیست. من فکر میکنم سالهاست تبدیل به یک سنت فرهنگی شده است. وقتی کرونا به رم و برلین و پاریس و کالیفرنیا پر کشید، آن زمان با قاعده ۸۰ درصد، مردم و کادر پزشکی و سیاستگذاریهای اجتماعی ما به چشم آمد.
امروز مبارزه ضد کرونایی ملت، نظام سلامت و دولت در جلوههای گوناگون خود موفق به خلق الگوهایی شده که میتواند در دوران پساکرونا و حتی از هم اکنون به سایر عرصههای مدیریتی و حکمرانی تعمیم و تسری یابد. این مبارزه را میتوان «قاعده مشارکت ۸۰ درصدی و فراتر» نامید. این همان عرصهای است که مشارکتهای اندک و یا «نصف بهاضافه یک» جواب نمیدهد. بههمین دلیل در عرصه مبارزه ضدکرونایی ما نیاز به سرمایه اجتماعی حداکثری داریم واعتماد اجتماعی به مثابه مهمترین رکن سرمایه اجتماعی شرط اصلی آن مشارکت «فرا ۸۰ درصدی» است: «همین آماری هم که هفته پیش در ستاد کرونا به ما اعلام کردند که ۸۳ درصد مردم دستورالعملهای وزارت بهداشت را عمل میکنند. در شهرهایی ۹۲ تا ۹۳ درصد و یک جاهایی هم تا ۷۰ درصد که سرجمع بهطور متوسط ۸۳ درصد مردم به توصیهها عمل میکنند و این مهمترین نکته است و اعتماد مردم به پزشکان و متخصصین و توصیههای دولت این اولین قدم است.» (رئیس جمهوری، در دیدار با خیرین و سمنها، شنبه ۲۰ اردیبهشت)
تصادفی نبود که رئیسجمهوری این سخن را در دیدار با نمایندگان سازمانهای مدنی و مردمنهاد بیان کرد. زیرا در ظرف و چارچوب سمنهاست که اعتماد میتواند به تولید حداکثری برسد. من میخواهم از قاعده ۲۰/۸۰ رزلینگ در تبیین مشارکت داخل هم بهره بگیرم. بهعبارت دیگر اگر خواهان این هستیم که اعتماد تولید شده در فضای کنونی مبارزه با کرونا حالتی دائمی و نهادینه به خود بگیرد، باید شرایط سازمانیابی حداکثری مردم در سازمانهای مدنی فراهم شود. باید به جامعه و به سازمانهای مردمنهاد اجتماعی اعتماد کرد. در دوران بحران و در کشوری مثل ما که به طور دائم در تلاطمهای محیطی از تحریم و فشار بینالمللی تا بلایای طبیعی روبهرو هستیم، بیش از هر جامعهای نیازمند میانجیهای اجتماعی هستیم. بخشی از قاعده ۸۰ درصدی را باید در خیریههای رسمی و عمدتاً غیررسمی و خودانگیخته در جامعه جستوجو کنیم. اگر بخواهم با تکیه بر تجربه زیسته خودم در همه این سالها کل مطالبات سمنها را در یک واژه تلخیص کنم، باید بگویم این سازمانهای مدنی خواهان اعتماد حاکمیت هستند تا به رسالت اصلی خود یعنی بازتولید اعتماد در سطح ریزبدنههای جامعه عمل کنند. یعنی باید از امنیتیسازی قلمروهای فرهنگی ومدنی و خیریهای که اساساً از مؤلفههای اصلی «امنیت انسانی» کشور هستند پرهیز کرد. - این بحثها را پیشتر در کتاب مطالعات امنیت ملی؛ نظریههای جهان سوم بسط دادهام. ۱۳۸۴- امروزه امنیت در مفهوم کلان و ملی خود یعنی آنکه بتوانیم مشارکت حداکثری و «فرا ۸۰ درصدی» جامعه در اداره امور خود را جلب و جذب کنیم و فقط به یمن همین مشارکت فرا ۸۰ درصدی است که میتوان از پس «فشار حداکثری» امریکا و از پس چالشها و ابرچالشهای حوزه سلامت و محیط زیست و اقتصاد که امروز جامعه، زندگی روزمره مردم، خانواده و همه عرصههای ایران را متأثر ساخته است، برآمد.قاعده فرا ۸۰ درصدی و «قاعده ۲۰/۸۰» که در حوزه مبارزه ضدکرونایی کشف و بهکار بسته شده است، یک الگوی مشارکتی بدیع عرضه میکند: نه فقط در حوزه سلامت که در حوزه مشارکت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز باید از فرمولهای مشارکت حداقلی گذر کرد و به استانداردهای ۸۰ درصدی و فرا۸۰ درصد نایل آمد. آنجا که امریکا شبح تهدید «فشارحداکثری» در حوزه معیشت و سلامت و اقتصاد و امنیت کشورمان را به گردش درآورده و با تمام قوای خود سعی در بسیج افکار عمومی جهانی جهت عملیاتی کردن آن فشار را دارد نمیتوان جز با توسل به الگوی مشارکت ۸۰ درصدی یعنی استفاده از همه ظرفیت و توان کشور به مصاف چالشها و ابرچالشهای نفسگیر زمانه رفت.
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
مبارزه ضد کرونایی دولت-ملت ما اگر یک چیز را به اثبات رسانده باشد تصحیح تصور نادرست ما درباره جامعه و سرمایه اجتماعی نهفته در لایههای اجتماعی و به سطح آمدن آن در دوره بحرانهاست: اوضاع در قلمرو جامعه، سرمایه اجتماعی، اعتماد جامعه به خود، اعتماد به دیگری، به نهادهای اجتماعی و اعتماد جامعه به جامعه سلامت وضعیت مناسبی دارد و اعتماد به دولت چندان هم بد نیست! هانس رُزلینگ، پزشک و استاد برجسته سوئدی در حوزه سیاستگذاری در حیطه سلامت عمومی در کتابی بس خواندنی که اخیراً به همت علی کاظمیان و ...
مقدمه عالمانه مصطفی ملکیان به زیور طبع آراسته شده نشان میدهد حال عمومی جهان به رغم جنگها و خشونتها و بلایای طبیعی و فجایع انسانی و شکاف فقیر - غنی چندان هم که ما میپنداریم ناخوش نیست. کافی است ما عادتشکنی کنیم و از غرایز و عادات منفینگر و «غریزه سرزنش» و شایعهها و داستانپردازیهای دراماتیک دست برداریم:«ما غرایز فراوانی داریم که هزاران سال پیش به کارمان میآمد، اما امروز در دنیایی بسیار متفاوت زندگی میکنیم. اشتهای مهار نشدهمان برای دیدن دراماتیک وقایع ما را از دیدن جهان آنچنان که هست بازخواهد داشت و به بیراهه خطرناکی خواهد کشاند.» (هانس رُزلینگ، چرا جهان را کژ میفهمیم، ترجمه علی کاظمیان، ص ۴۰)
او به عنوان مثال از عینک «قاعده ۲۰/۸۰» به جهان نگاه میکند. باید توجه خودمان را معطوف به فهم مواردی بکنیم که ۸۰ درصد از مجموعه را شامل میشود. این ۸۰ درصد کجاست؟ چرا اینقدر عظیم است؟ برچه چیز دلالت دارد؟ کارشناس سوئدی حوزه سلامت سعی میکند موارد متعددی از نحوه کاربست قاعده ۲۰/۸۰ به دست دهد و به کمک همین قاعده به یک شیفت بزرگ توسعهای از غرب به شرق میرسد:
«امریکا و اروپا باید این را بفهمند که بیشتر جمعیت جهان در آسیا زندگی میکنند. به بیان دیگر «ما» درحال بدل شدن به ۲۰ درصد، و نه ۸۰ درصد، از نیروی اقتصاد جهان هستیم. اما بسیاری از «ما» نمیتوانیم این اعداد را با افکار نوستالژیکمان هماهنگ کنیم.» (پیشین، ۱۶۸)
نویسنده از «غریزه اندازه» سخن میگوید که مانع از فهم درست پدیدهها میشود: «دوجنبه غریزه اندازه (از طریق مغفول نهادن قاعده ۲۰/۸۰ و برجسته سازی واقعیتهای عددی به شکل خاص)، همراه با غریزه منفینگری، موجب میشود ما به صورتی نظاممند بهبودهایی را که درجهان رخ داده است کمتر از آنی که هست برآورد کنیم.» (ص ۱۶۰)
از قضا دکتر رُزلینگ به الگوی نظام سلامت در ایران اشاره میکند که در طول دهههای مورد بحث او، در فراسوی یک الگوی جهان سومی، با سنجههای شاخص جهان اولی پهلو میزند.آری امروز هم در نقطه تلاقی دولت، ملت، جامعه و جامعه سلامت، ما موفق به کشف مجدد «قاعده ۲۰/۸۰» خواهیم شد. ما در سیاستگذاری باید پاسخگوترین و واقعیترین استراتژی مبتنی بر شرایط کشورمان اتخاذ میکردیم. ما دو طیف استراتژی در پیش رو داشتیم: قرنطینه اجباری، تأمین شهروندان و نظارت تنبیهی و در مقابل رهاسازی و ایمنی دستهجمعی با ابتلای گسترده و کشتار زیاد؛ ولی در کانون فاصلهگذاری فیزیکی راهکار توانمندسازی شهروندان، ترغیب به مراقبت اجتماعی و تمایل به همکاری در کنترل بیماری کرونا را انتخاب کردیم. با توجه به محذورات اقتصادی و فشارهای تحریم از یک سو و درکی درست از جامعه، استراتژی بر این قرار گرفت که یک جمعیت خودانگیخته و با پذیرشی آگاهانه مسیری پاسخگو در شرایط ایران امروز ما بپیمایند. در یک قاعده ۲۰/۸۰ در کنار این سؤال همیشگی که نارسایی و نقاط ضعف ما چه بوده، پیبردن به اینکه ما در جامعه و حکومت چه قوتهایی داشتیم مهم است که هراس اجتماعی ایجاد نشد؛ فروشگاهی غارت نشد؛ مردم رودرروی هم نایستادند؛ کسی دست به خشونت نزد؛ مردم به کمک هم آمدند؛ مردم تنگناهای دولت را درک کردند.
کتاب رزلینگ را که مطالعه میکردم وقتی به غریزه سرزنش رسیدم احساس می کنم ما - فعالان فضای مجازی، تحلیلگران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی - بر همین سیاق به قاعده «خودزنی ملی» بیش از حد رسیدهایم. به یاد میآورم اوایل اسفند دو سه روز بعد از قطعیت پاسخ انستیتو پاستور به آزمایش و شاید ۱۵ روز از ورود ناشناخته کرونا نگذشته بود که انتشار عکسهایی از شیوه حمل بیمار و یا به رخ کشیدنها از اقدامات دیگران و نارساییهای خودمان و هزاران عکس و فیلم تولید شده را دیدیم که مخاطب را گویی در یک بنبست حل نشدنی فرو میبرد. این خودزنی ملی معطوف به دوران کرونا نیست. من فکر میکنم سالهاست تبدیل به یک سنت فرهنگی شده است. وقتی کرونا به رم و برلین و پاریس و کالیفرنیا پر کشید، آن زمان با قاعده ۸۰ درصد، مردم و کادر پزشکی و سیاستگذاریهای اجتماعی ما به چشم آمد.
امروز مبارزه ضد کرونایی ملت، نظام سلامت و دولت در جلوههای گوناگون خود موفق به خلق الگوهایی شده که میتواند در دوران پساکرونا و حتی از هم اکنون به سایر عرصههای مدیریتی و حکمرانی تعمیم و تسری یابد. این مبارزه را میتوان «قاعده مشارکت ۸۰ درصدی و فراتر» نامید. این همان عرصهای است که مشارکتهای اندک و یا «نصف بهاضافه یک» جواب نمیدهد. بههمین دلیل در عرصه مبارزه ضدکرونایی ما نیاز به سرمایه اجتماعی حداکثری داریم واعتماد اجتماعی به مثابه مهمترین رکن سرمایه اجتماعی شرط اصلی آن مشارکت «فرا ۸۰ درصدی» است: «همین آماری هم که هفته پیش در ستاد کرونا به ما اعلام کردند که ۸۳ درصد مردم دستورالعملهای وزارت بهداشت را عمل میکنند. در شهرهایی ۹۲ تا ۹۳ درصد و یک جاهایی هم تا ۷۰ درصد که سرجمع بهطور متوسط ۸۳ درصد مردم به توصیهها عمل میکنند و این مهمترین نکته است و اعتماد مردم به پزشکان و متخصصین و توصیههای دولت این اولین قدم است.» (رئیس جمهوری، در دیدار با خیرین و سمنها، شنبه ۲۰ اردیبهشت)
تصادفی نبود که رئیسجمهوری این سخن را در دیدار با نمایندگان سازمانهای مدنی و مردمنهاد بیان کرد. زیرا در ظرف و چارچوب سمنهاست که اعتماد میتواند به تولید حداکثری برسد. من میخواهم از قاعده ۲۰/۸۰ رزلینگ در تبیین مشارکت داخل هم بهره بگیرم. بهعبارت دیگر اگر خواهان این هستیم که اعتماد تولید شده در فضای کنونی مبارزه با کرونا حالتی دائمی و نهادینه به خود بگیرد، باید شرایط سازمانیابی حداکثری مردم در سازمانهای مدنی فراهم شود. باید به جامعه و به سازمانهای مردمنهاد اجتماعی اعتماد کرد. در دوران بحران و در کشوری مثل ما که به طور دائم در تلاطمهای محیطی از تحریم و فشار بینالمللی تا بلایای طبیعی روبهرو هستیم، بیش از هر جامعهای نیازمند میانجیهای اجتماعی هستیم. بخشی از قاعده ۸۰ درصدی را باید در خیریههای رسمی و عمدتاً غیررسمی و خودانگیخته در جامعه جستوجو کنیم. اگر بخواهم با تکیه بر تجربه زیسته خودم در همه این سالها کل مطالبات سمنها را در یک واژه تلخیص کنم، باید بگویم این سازمانهای مدنی خواهان اعتماد حاکمیت هستند تا به رسالت اصلی خود یعنی بازتولید اعتماد در سطح ریزبدنههای جامعه عمل کنند. یعنی باید از امنیتیسازی قلمروهای فرهنگی ومدنی و خیریهای که اساساً از مؤلفههای اصلی «امنیت انسانی» کشور هستند پرهیز کرد. - این بحثها را پیشتر در کتاب مطالعات امنیت ملی؛ نظریههای جهان سوم بسط دادهام. ۱۳۸۴- امروزه امنیت در مفهوم کلان و ملی خود یعنی آنکه بتوانیم مشارکت حداکثری و «فرا ۸۰ درصدی» جامعه در اداره امور خود را جلب و جذب کنیم و فقط به یمن همین مشارکت فرا ۸۰ درصدی است که میتوان از پس «فشار حداکثری» امریکا و از پس چالشها و ابرچالشهای حوزه سلامت و محیط زیست و اقتصاد که امروز جامعه، زندگی روزمره مردم، خانواده و همه عرصههای ایران را متأثر ساخته است، برآمد.قاعده فرا ۸۰ درصدی و «قاعده ۲۰/۸۰» که در حوزه مبارزه ضدکرونایی کشف و بهکار بسته شده است، یک الگوی مشارکتی بدیع عرضه میکند: نه فقط در حوزه سلامت که در حوزه مشارکت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز باید از فرمولهای مشارکت حداقلی گذر کرد و به استانداردهای ۸۰ درصدی و فرا۸۰ درصد نایل آمد. آنجا که امریکا شبح تهدید «فشارحداکثری» در حوزه معیشت و سلامت و اقتصاد و امنیت کشورمان را به گردش درآورده و با تمام قوای خود سعی در بسیج افکار عمومی جهانی جهت عملیاتی کردن آن فشار را دارد نمیتوان جز با توسل به الگوی مشارکت ۸۰ درصدی یعنی استفاده از همه ظرفیت و توان کشور به مصاف چالشها و ابرچالشهای نفسگیر زمانه رفت.
سیاست و صداقت در سیره علوی
سید ضیاء هاشمی
مدیرعامل ایرنا
در باب عدالت علوی مطالب بسیار زیادی در متون دینی و تاریخی نگارش و نشر یافته است، ولی یکی دیگر از ویژگیهای بارز سیاستورزی حضرت امیر(ع) که جا دارد در ایام شهادت ایشان بیشتر مورد توجه قرار بگیرد، صداقت امیرالمؤمنین در موضع حاکم سیاسی و مظهر عالی تجمیع سیاست و صداقت است. سیره امام(ع) به روشنی نشان میدهد که کنش سیاسی در مکتب ایشان، بهعنوان یک الگوی ماندگار برای جامعه بشری، توانسته است با صداقت همراه باشد، آن هم در جامعهای که دروغ و دغل و تبعیض و ستم سکه رایج سیاستورزی دوران و کسانی مانند معاویه و عمروعاص به مثابه چهرههای برجسته آن شناخته میشوند.
سیره نظری و مشی عملی ایشان نشان میدهد که سیاست موفق، ماندگار و اسلامی با صداقت همراه است و سیاستورزی غیر صادقانه و بازیهای رایج سیاسی که متأسفانه در دوران ما با نمایشهای غیر واقعی عجین شده، جایی در الگوی سیاسی اسلام ندارد. جمله معروف امیرالمؤمنین مبنی بر اینکه «لولا التقی لکنت ادهی العرب= اگر تقوا نبود من زیرکترین سیاستمداران عرب بودم» این پیام را در بر دارد که از نظر ایشان تقوا بخش جداییناپذیر سیاست مطلوب و شرط لازم آن است، پس سیاستی که بدون تقوا و صداقت باشد از نظر ایشان سیاست درست و قابل قبولی نیست. آموزه و درس این سخن آن است که در جامعهای که کنش سیاسی، مشارکت سیاسی و مدیریت سیاسی در سطوح مختلف تبدیل به بخشی از زندگی اجتماعی ما شده است، الگویی وجود دارد که نشان میدهد یک مدیر برجسته در سطح خلیفه یک جامعه بزرگ که از بزرگترین قدرتهای زمانه بوده است، در کنش سیاسی و مدیریتی خود از حریم صداقت با دیگران خارج نشده و در عین حال بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز آرمان و مشی او ماندگار مانده است. پس اگر بخواهیم نمونهای برجسته از یک سیاست ماندگار و پایدار معرفی کنیم، باید سیاست صداقتمدار علوی را مدنظر قرار دهیم. در این الگو صداقت، سلامت و پرهیز از تبعیض و فساد و ظلم به دیگران مبنا قرار میگیرد. طبعاً و قهراً این الگوی سیاسی مسائل و هزینههایی هم به همراه دارد و باعث میشود که در کوتاه مدت ریزشهایی اتفاق بیفتد و برخی از کسانی که با اغراض خاصی همراهی داشته یا در مواقعی اظهار علاقهمندی و وفاداری داشتهاند، از رهبر عدالتطلب و صداقتمدار فاصله بگیرند و هزینههایی هم بر او تحمیل کنند. اما آن چیزی که موفقیت این الگو را به ما نشان میدهد ماندگاری دراز مدت آن است، یعنی حتی اگر در ظاهر این خط مشی به شهادت و ترور و شکست ظاهری منجر شود، در دراز مدت ماندگار میماند و برعکس، سیاست مقابل آن که مثل معاویه در کوتاهمدت پیروزی ظاهری به دست میآورد، در دراز مدت مورد لعن و نفرین قرار گرفته و به حاشیه تاریخ رانده میشود.
اما سؤال مهم این است که اساساً سیاست موفق کدام است و شاخص موفقیت در سیاست چیست؟ آیا موفقیت در سیاست به معنای ماندگاری به هر قیمتی حتی با نقض هنجارها و اصول و مبانی اخلاقی و اعتقادی است؟ آیا موفقیت ظاهری حتی با گذر کردن از مبانی و اصول اخلاقی پذیرفتنی است یا سیاستی که همراه با نقض اصول و هنجارها باشد، در مبنای دینی مورد تأیید قرار نمیگیرد؟
وقتی خط مشی و سیاست علوی را بررسی یا به متن نهج البلاغه مراجعه، یا تاریخ زندگی حضرت علی(ع) بویژه در دوران ۴ سال خلافت ایشان را مطالعه میکنیم، میبینیم که سیاستورزی ایشان سرشار از شفقت، محبت و فداکاری است و حتی قبل از اینکه به خلافت برسد، در حوادث گوناگون جامعه اسلامی با دلسوزی و شفقت موضعگیری میکند و وقتی که حکومت را هم به دست میگیرد، حاضر نیست به خاطر حفظ قدرت وارد معاملات رایج سیاسی شود و به خاطر منافع و مصالح سیاسی از حریم صداقت و اخلاق گذر کند و حتی به یاران خودش اجازه نمیدهد که برای فرونشاندن اعتراضات و تشنجهایی که در جامعه پدید میآید، از اصول اخلاقی و اعتقادی خود تخطی جویند و وارد مسیر سرکوبهای خشن و غیر اخلاقی مخالفان شوند، یعنی در مورد مخالفان هم اصول و مبانی اخلاقی را حفظ میکنند. همه اینها بدان معناست که صداقت سیاستمدار در این است که در بحران سیاسی هم به اصول خود پایبند باشد.
بنابراین در جامعه ما اگر کسانی که در عرصه سیاست وارد میشوند، بخواهند بر اساس سیاست علوی حرکت کنند و حقیقتاً به نظام سیاسی مبتنی بر فرهنگ علوی باور داشته باشند، ضرورتاً باید در این چارچوب و بر مبنای صداقت حرکت کنند و در غیر این صورت مردم نمیتوانند آنان را پیرو سیاست علوی تلقی کرده و با آنان همراهی و نسبت به ادعاهای آنان اعتماد داشته باشند. از سوی دیگر چنانچه سیاستمداران بهخاطر حفظ اصول و تقید به مبانی حتی به شکل ظاهری شکست بخورند و نتوانند در عرصه قدرت ماندگار باشند، بر اساس سیاست علوی آنها موفق، سرفراز و سربلند تلقی خواهند شد. اما اگر قرار باشد به خاطر موفقیت خود از حریم اخلاق دینی و صداقت سیاسی خارج شوند، بر مبنای سیاست علوی سیاستمداران موفقی به حساب نخواهند آمد.
در این روزها که یادآور شهادت مظلومانه آن امام همام است و فراز و فرودهای سیاسی، ضرورت بهرهگیری از سیره ایشان را مضاعف ساخته است، دعا میکنیم که همه اقشار بویژه سیاستمداران بتوانند تابع سیاست علوی بوده و در مسیر سیاستورزی، حتی با تحمل هزینهها و مخاطرات سنگین، از مشی صادقانه خارج نشوند و باور داشته باشند که برای پیروان واقعی امیرالمؤمنین(ع) صداقت و سیاست مانعهالجمع نیست.
تغییر شکل ارتباطات در پساکرونا
علی اکبر فرهنگی
استاد مدیریت رسانه
در خصوص اهمیت ارتباطات در دوران کرونا و پیشاز آن، کتابها و مقالات زیادی وجود دارد. بر کسی پوشیده نیست که ارتباطات در تمام ارکان زندگی انسانها، جای داشته و نقش ایفا کرده است. اما در دوران بعد از کرونا، آنچه مسلم است، این است که روابط شکل دیگری به خود گرفته است و این شکل از روابط باعث شده که خیلی از فعالیتهایی که بشر در دوران قبل از شیوع کرونا میکرده، دچار تغییرات ساختاری در خصوص ارتباطات چهره به چهره شود.
ارتباطات در گذشته از نزدیک و بهصورت چهره به چهره بوده و اثربخشی بسیار بیشتری از امروز داشته است، البته هنوز هم این نوع از ارتباطات میتواند به لحاظ تکنیکال وجود داشته باشد، اما بعد از کرونا بهدلیل آلودگیهایی که در خصوص ارتباطات چهره به چهره وجود دارد، این مقوله کمرنگ شده یا کلاً شدنی نیست، پس به ناچار شیوه دیگری از روابط باید برقرار شود. در این حوزه، دنیای مجازی و شرایط جدید، جایگزین مقوله قبلی شده است، اما در این دوران حس و حالی که بشر در خصوص ارتباطات دارد، به شکل سابق وجود ندارد. این در حالی است که نحوه ارتباطات جدید باز هم میتواند از خیلی از جهات، اطلاعات ما را در بعد اطلاعرسانی تکمیل کند. حوزه ارتباطات در دوران پساکرونا، دو وظیفه مهم را بر عهده دارند. اولی اطلاعرسانی است و دیگری شامل متقاعدسازی میشود. این دو مقوله میتوانند، تغییرات و دگرگونیهایی در رفتار انسانها ایجاد کنند. در بعد اطلاعرسانی در پساکرونا، با ابزارهایی که امروزه وجود دارد، این کار شدنی است، اما در بعد متقاعد سازی، قضیه شکل متفاوتی دارد. در دوران قبل از کرونا، ارتباطات غیرکلامی اثربخشی بالایی داشتند، اما در دوران پساکرونا، ارتباطی که با حس و حال میتواند توأم باشد و به سایرین منتقل شود، این توانمندی را نخواهد داشت. باید بدانیم که چگونه میشود، حوزه ارتباطات را در ایجاد حس و حال هم شکل بدهیم. این قضیه مستلزم این است که هوش مصنوعی به میزان قابل مقایسهای در ارتباطات و (sensation) یا انتقال حسی در فراگرد ارتباطی کم کم مواجه شده و اعمال شود. دانشمندان باید در این زمینه تئوریسازی کنند، تا از این طریق هم بتوانیم کاربرد اصلی انتقال حس و حال افراد را در پسا کرونا داشته باشیم. بهعنوان نمونه، سینما و تئاتر اثر بخشی زیادی روی مخاطب دارند، اما در کتاب و نوشته انتقال احساس چندان میسر نیست. ارتقای این مهارت نیز باید کم کم بتواند در دوران پساکرونا، جلوهنمایی کند تا در انتقال احساسات بتوان موفقتر عمل کرد.
استاد مدیریت رسانه
در خصوص اهمیت ارتباطات در دوران کرونا و پیشاز آن، کتابها و مقالات زیادی وجود دارد. بر کسی پوشیده نیست که ارتباطات در تمام ارکان زندگی انسانها، جای داشته و نقش ایفا کرده است. اما در دوران بعد از کرونا، آنچه مسلم است، این است که روابط شکل دیگری به خود گرفته است و این شکل از روابط باعث شده که خیلی از فعالیتهایی که بشر در دوران قبل از شیوع کرونا میکرده، دچار تغییرات ساختاری در خصوص ارتباطات چهره به چهره شود.
ارتباطات در گذشته از نزدیک و بهصورت چهره به چهره بوده و اثربخشی بسیار بیشتری از امروز داشته است، البته هنوز هم این نوع از ارتباطات میتواند به لحاظ تکنیکال وجود داشته باشد، اما بعد از کرونا بهدلیل آلودگیهایی که در خصوص ارتباطات چهره به چهره وجود دارد، این مقوله کمرنگ شده یا کلاً شدنی نیست، پس به ناچار شیوه دیگری از روابط باید برقرار شود. در این حوزه، دنیای مجازی و شرایط جدید، جایگزین مقوله قبلی شده است، اما در این دوران حس و حالی که بشر در خصوص ارتباطات دارد، به شکل سابق وجود ندارد. این در حالی است که نحوه ارتباطات جدید باز هم میتواند از خیلی از جهات، اطلاعات ما را در بعد اطلاعرسانی تکمیل کند. حوزه ارتباطات در دوران پساکرونا، دو وظیفه مهم را بر عهده دارند. اولی اطلاعرسانی است و دیگری شامل متقاعدسازی میشود. این دو مقوله میتوانند، تغییرات و دگرگونیهایی در رفتار انسانها ایجاد کنند. در بعد اطلاعرسانی در پساکرونا، با ابزارهایی که امروزه وجود دارد، این کار شدنی است، اما در بعد متقاعد سازی، قضیه شکل متفاوتی دارد. در دوران قبل از کرونا، ارتباطات غیرکلامی اثربخشی بالایی داشتند، اما در دوران پساکرونا، ارتباطی که با حس و حال میتواند توأم باشد و به سایرین منتقل شود، این توانمندی را نخواهد داشت. باید بدانیم که چگونه میشود، حوزه ارتباطات را در ایجاد حس و حال هم شکل بدهیم. این قضیه مستلزم این است که هوش مصنوعی به میزان قابل مقایسهای در ارتباطات و (sensation) یا انتقال حسی در فراگرد ارتباطی کم کم مواجه شده و اعمال شود. دانشمندان باید در این زمینه تئوریسازی کنند، تا از این طریق هم بتوانیم کاربرد اصلی انتقال حس و حال افراد را در پسا کرونا داشته باشیم. بهعنوان نمونه، سینما و تئاتر اثر بخشی زیادی روی مخاطب دارند، اما در کتاب و نوشته انتقال احساس چندان میسر نیست. ارتقای این مهارت نیز باید کم کم بتواند در دوران پساکرونا، جلوهنمایی کند تا در انتقال احساسات بتوان موفقتر عمل کرد.
شگفتا از این همه عظمت و دریغا از این همه مظلومیت!
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
نام امیرالمؤمنین علی(ع) با «عدالت» درآمیخته است، ازاین رو از آن حضرت با عنوان «شهید عدالت» یاد میشود. عدالت یکی از آرمانهای بنیادین و متعالی بشر است که ریشه در فطرت انسان دارد. یکی از نشانههای بارز عدالت، «اعتدال» است که زمینهساز «اتحاد» نیز میباشد. در منطق علی(ع) اساس دین متکی بر توحید و قیام به قسط و عدل بوده و لازمه آن نیز دعوت به عدالت و قرار دادن بشریت در مسیر برنامهای برای اداره زندگی در راستای اهداف توحیدی است.
عدل در تبیین آن حضرت (ع)، بیانگر مفهومی گسترده است که موجب رشد و اعتلای جامعه میشود و آحاد جامعه را در مدار رشد و تعالی قرار میدهد. همچنین در نگاه آن حضرت (ع) عدالت از جمله جنود عقل است که هستی براساس آن استوار است. در باور علی(ع)، عدالت هم ناظر به درون انسان است که نتیجه آن، تقوا و پاکی است و هم ناظر به بیرون است که حاصل آن جامعهای متعادل، همدل و متحد است. از مجموعه تعالیم مولای متقیان علی(ع) برمیآید که عدالت از نیت و قصد درونی انسان سرچشمه میگیرد و راهی از میان افراط و تفریط گشوده و با تحقق اعتدال، زمینه را برای عملی شدن عدالت درجامعه فراهم میکند. بدین سان عدالت سیری از «خود» به «اجتماع» است، یعنی تا ملکه عدالت در درون افراد مستقر نشده باشد، شکلگیری جامعهای عادل امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر، عدل دارای دو چهره است؛ چهرهای درونی و چهرهای بیرونی که بازتاب چهره درونی آن میباشد. عدالت در چهره شهودی و درونی خود، ابتدا فرد را متحول میکند، آنگاه در اجتماع فرصت مییابد تا برای کمال جامعه ظرفیتسازی کند.
تقارن ایام شهادت امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان فرهنگنامه عدالت خواهی با لیالی قدر که مجال مرورچیستی و چگونگی زندگی در درون افراد را فراهم میآورد، بار معنایی خاصی داشته و فرصتی برای بازپروری و تقویت جنبه شهودی عدالتطلبی است. پیروان راستین مولای متقیان علی(ع) و عدالتطلبان در این موقعیتهای معنوی فرصت مییابند تا با راهبردها و ظرفیتهای عدالتخواهی آشنا شده و آن را تبدیل به سرمایههای اجتماعی کنند و با پشتوانه این سرمایه، شاخصهای عدالتطلبی را توسعه دهند.
دستی که در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان ازعمق ظلمت و شقاوت برآمده و فرق علی مرتضی(ع) را شکافت، درواقع زخمی عمیق بود که بر تارک عدالت و فضیلت نشاند. شگفتا ضربتی چنین، که جوشن حقیقت را درید و برفرق عدل و داد نشست. ضربتی برآمده ازبغضی آتشناک که شعلههای آن تا صحرای کربلا و پیشتر از آن کشیده شد و هنوز زخم آن بر فرق عدالت باقی ست. دردا و حسرتا که عداوت جهل و خودپرستی، با حق و حقیقت چنان پایداری دارد که تو گویی کینهورزان را هیچ گاه سستی فرا نخواهد گرفت. به راستی آدمی در شقاوت و نامردمی تا چه اندازه میتواند پیش رود که فرق شخصیتی همچون علی (ع) را بشکافد و همچون اویی را به شهادت برساند!
اینجا سخن از علی(ع) است همان خورشید پرفروغ عدالت که نه فضایلش را کرانهای هست و نه کسی را به ژرفای وجودش راه. مظهرالعجایبی که اندیشمندان از درک عظمت و حقیقت وجودیش عاجزند و چشم رادمردان تاریخ بدو خیره مانده و عقول بشری را به حیرت واداشته است. شمع روشنیبخش هستی که روزگار بخیل آنچه در دامن همت داشته یکجا به او هدیه داده و بزرگان علم و حکمت همه ریزهخوار سفره احسان اویند. علی(ع) شخصیتی است که پس از گذشت قرنها کسی به کنه ذات والای او پی نبرده و درک عمق وجود نامتناهیاش بر آدمیان مجهول است. چه عظمتی بالاتر از اینکه دشمنانش نیز او را به فضل و کرم ستودهاند، چندان که گاه از دوستانش پیشی گرفتند. علی(ع) ریسمان محکم هدایت است که هرکس در این دنیا آن را فرا چنگ آورد و بدان بیاویزد، از نجات یافتگان خواهد بود. حقجویی و حقپویی زیربنای صفات عالی و فضایل انسانی علی(ع) را شکل میدهند و مسامحه در برابر باطل و ایجاد فضا و موقعیت برای جولان باطل از ساحت او به دور است. شجاعت علی(ع) نسبت به حقطلبی درعرصه اجتماع از شجاعت او در میدان جنگ بالاتر است. گویی حقخواهی در وجودش موج میزند و هر لحظه درکمین موقعیتی است تا آن را جانانه اظهار کند و باطل را برسر جای خود بنشاند. زندگی علی(ع) فرهنگنامهای از حقطلبی و ستیز با باطل است و باطل را همچون علف هرز درو میکند و به زیر پا میریزد. نام او مایه اعتلا و اعتبار حق و حقیقت است و در تمامی صحنههای حقطلبی حضور دارد. مکتب علی(ع) مرز نمیشناسد و فراتر از زمان و مکان کرامت انسان را متجلی میسازد. مطلع و دیباچه این مکتب با تکریم شأن انسان آغاز و با تأکید بر جایگاه رفیع انسان در مجموعه هستی خاتمه مییابد. با این همه ساکنان این خاکدان تیره بر او آن چنان ظلمی روا داشتند که علی(ع) مظهر مظلومیت در طول تاریخ خوانده میشود! آنگونه که تمامی حیات علی(ع) پس از رسول خدا(ص) تلاقی عظمت و مظلومیت است و شگفتا از این همه عظمت و دریغا از این همه مظلومیت!
دبیر گروه پایداری
نام امیرالمؤمنین علی(ع) با «عدالت» درآمیخته است، ازاین رو از آن حضرت با عنوان «شهید عدالت» یاد میشود. عدالت یکی از آرمانهای بنیادین و متعالی بشر است که ریشه در فطرت انسان دارد. یکی از نشانههای بارز عدالت، «اعتدال» است که زمینهساز «اتحاد» نیز میباشد. در منطق علی(ع) اساس دین متکی بر توحید و قیام به قسط و عدل بوده و لازمه آن نیز دعوت به عدالت و قرار دادن بشریت در مسیر برنامهای برای اداره زندگی در راستای اهداف توحیدی است.
عدل در تبیین آن حضرت (ع)، بیانگر مفهومی گسترده است که موجب رشد و اعتلای جامعه میشود و آحاد جامعه را در مدار رشد و تعالی قرار میدهد. همچنین در نگاه آن حضرت (ع) عدالت از جمله جنود عقل است که هستی براساس آن استوار است. در باور علی(ع)، عدالت هم ناظر به درون انسان است که نتیجه آن، تقوا و پاکی است و هم ناظر به بیرون است که حاصل آن جامعهای متعادل، همدل و متحد است. از مجموعه تعالیم مولای متقیان علی(ع) برمیآید که عدالت از نیت و قصد درونی انسان سرچشمه میگیرد و راهی از میان افراط و تفریط گشوده و با تحقق اعتدال، زمینه را برای عملی شدن عدالت درجامعه فراهم میکند. بدین سان عدالت سیری از «خود» به «اجتماع» است، یعنی تا ملکه عدالت در درون افراد مستقر نشده باشد، شکلگیری جامعهای عادل امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر، عدل دارای دو چهره است؛ چهرهای درونی و چهرهای بیرونی که بازتاب چهره درونی آن میباشد. عدالت در چهره شهودی و درونی خود، ابتدا فرد را متحول میکند، آنگاه در اجتماع فرصت مییابد تا برای کمال جامعه ظرفیتسازی کند.
تقارن ایام شهادت امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان فرهنگنامه عدالت خواهی با لیالی قدر که مجال مرورچیستی و چگونگی زندگی در درون افراد را فراهم میآورد، بار معنایی خاصی داشته و فرصتی برای بازپروری و تقویت جنبه شهودی عدالتطلبی است. پیروان راستین مولای متقیان علی(ع) و عدالتطلبان در این موقعیتهای معنوی فرصت مییابند تا با راهبردها و ظرفیتهای عدالتخواهی آشنا شده و آن را تبدیل به سرمایههای اجتماعی کنند و با پشتوانه این سرمایه، شاخصهای عدالتطلبی را توسعه دهند.
دستی که در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان ازعمق ظلمت و شقاوت برآمده و فرق علی مرتضی(ع) را شکافت، درواقع زخمی عمیق بود که بر تارک عدالت و فضیلت نشاند. شگفتا ضربتی چنین، که جوشن حقیقت را درید و برفرق عدل و داد نشست. ضربتی برآمده ازبغضی آتشناک که شعلههای آن تا صحرای کربلا و پیشتر از آن کشیده شد و هنوز زخم آن بر فرق عدالت باقی ست. دردا و حسرتا که عداوت جهل و خودپرستی، با حق و حقیقت چنان پایداری دارد که تو گویی کینهورزان را هیچ گاه سستی فرا نخواهد گرفت. به راستی آدمی در شقاوت و نامردمی تا چه اندازه میتواند پیش رود که فرق شخصیتی همچون علی (ع) را بشکافد و همچون اویی را به شهادت برساند!
اینجا سخن از علی(ع) است همان خورشید پرفروغ عدالت که نه فضایلش را کرانهای هست و نه کسی را به ژرفای وجودش راه. مظهرالعجایبی که اندیشمندان از درک عظمت و حقیقت وجودیش عاجزند و چشم رادمردان تاریخ بدو خیره مانده و عقول بشری را به حیرت واداشته است. شمع روشنیبخش هستی که روزگار بخیل آنچه در دامن همت داشته یکجا به او هدیه داده و بزرگان علم و حکمت همه ریزهخوار سفره احسان اویند. علی(ع) شخصیتی است که پس از گذشت قرنها کسی به کنه ذات والای او پی نبرده و درک عمق وجود نامتناهیاش بر آدمیان مجهول است. چه عظمتی بالاتر از اینکه دشمنانش نیز او را به فضل و کرم ستودهاند، چندان که گاه از دوستانش پیشی گرفتند. علی(ع) ریسمان محکم هدایت است که هرکس در این دنیا آن را فرا چنگ آورد و بدان بیاویزد، از نجات یافتگان خواهد بود. حقجویی و حقپویی زیربنای صفات عالی و فضایل انسانی علی(ع) را شکل میدهند و مسامحه در برابر باطل و ایجاد فضا و موقعیت برای جولان باطل از ساحت او به دور است. شجاعت علی(ع) نسبت به حقطلبی درعرصه اجتماع از شجاعت او در میدان جنگ بالاتر است. گویی حقخواهی در وجودش موج میزند و هر لحظه درکمین موقعیتی است تا آن را جانانه اظهار کند و باطل را برسر جای خود بنشاند. زندگی علی(ع) فرهنگنامهای از حقطلبی و ستیز با باطل است و باطل را همچون علف هرز درو میکند و به زیر پا میریزد. نام او مایه اعتلا و اعتبار حق و حقیقت است و در تمامی صحنههای حقطلبی حضور دارد. مکتب علی(ع) مرز نمیشناسد و فراتر از زمان و مکان کرامت انسان را متجلی میسازد. مطلع و دیباچه این مکتب با تکریم شأن انسان آغاز و با تأکید بر جایگاه رفیع انسان در مجموعه هستی خاتمه مییابد. با این همه ساکنان این خاکدان تیره بر او آن چنان ظلمی روا داشتند که علی(ع) مظهر مظلومیت در طول تاریخ خوانده میشود! آنگونه که تمامی حیات علی(ع) پس از رسول خدا(ص) تلاقی عظمت و مظلومیت است و شگفتا از این همه عظمت و دریغا از این همه مظلومیت!
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
خودرو با قیمت منطقی به دست مصرف کننده برسد
-
کرونا پایان زندگی حرفهای هیچ ورزشکاری نیست
-
میدانداری مجازیها در دوره کرونا
-
قرآن به سر با عزاداریهای آنلاین
-
بازگشایی مدارس برای رفع اشکال
-
سلام ایران
-
ردپای «کرونا» درصعود بازار سکه
-
برگزاری متفاوت روز نکبت زیر سایه کرونا
-
واکسن کرونا مال همه است رایگان
-
واشنگتن، چین را به قطع کامل روابط تهدید کرد
-
شلیک به حیات وحش شمال تا ۵ سال ممنوع شد
-
عاشقانهای در هوای کرونا
-
اغتشاش در آواز موسیقی دینی
-
مبارزه ضد کرونایی و «قاعده 20/80»
-
سیاست و صداقت در سیره علوی
-
تغییر شکل ارتباطات در پساکرونا
-
شگفتا از این همه عظمت و دریغا از این همه مظلومیت!
اخبارایران آنلاین